چرا در دوران ترامپ نتوانستیم نفت بفروشیم؟/۳راهکار فوری برای خروج از بحران عدم فروش نفت/ آقایان می دانند «بایدن» هم کمکی به اقتصاد ایران نخواهد کرد!

مردانی با اشاره به علل عدم فروش نفت در شرایط فعلی گفت: یکی از اقداماتی که در دوران تحریم سال ۹۰ و ۹۱ انجام شد موضوع جریان انتقال وجوه بود که ایران توانست سیستمی را ابداع کند که رفته رفته این شبکه مالی توانست جایگزین شبکه رسمی شود اما با ورود آقایان دولت یازدهم با افتخار در انبار محرمانه ها را گشودند و این شبکه مالی افشا شد؛ الان وزارت نفت می گوید به بهانه تحریم نمی توانیم نفت بفروشیم، در صورتی که باید بگوییم مشکل خودتان است.

 گروه صنعت و بازرگانی پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، عمده درآمد بودجه ایران سالهاست که روی فروش نفت خام بسته می شود؛ هرچند که بارها از سوی مسئولان دولتی گفته شده است وابستگی بودجه به نفت کاهش یافته است اما می بینیم  با تحریم آمریکا روی صادرات نفت ایران عملا بودجه کشور دچار کسری شدید می شود که دولت مجبور است برای جبران این کسری به راه کارهای دیگری روی آورد. این روزها نیز شرایط اقتصادی ایران به گونه ای در حال رقم خودرن است که مردم منتظر تغییر دولت در آمریکا هستند تا شاید تحریم های نفتی برداشته شود و فروش نفت از سر گرفته شود تا دولت بتواند ارز مورد نیاز برای اداره کشور را از این طریق تامین کند، کمتر کسی در دولت به این موضوع توجه می کند که باید از این فرصت ایجاد شده تحریم نفت استفاده کرد و شرایط اداره کشور را اصلاح کرد تا وابستگی به درامد های نفتی کاهش یابد.در همین رابطه با محمدصادق مردانی یکی از کارشناسان وتحلیل گران بازار انرژی و صنعت نفت گفت وگو کردیم تا مشخص شود آیا رئیس جمهور آینده آمریکا می تواند برای اقتصاد ایران گره گشایی کند یا اینکه تغییرات اقتصادی باید از داخل کشور آغاز شود. 

موضوع بحث را از اینجا شروع کنیم که ایران سالهاست به درامدهای نفتی وابسته است و این راهم می دانیم که وابستگی به نفت به زیان اقتصادمان تمام شده است ولی باز به دنبال فروش نفت خام هستیم سوال اصلی این است که چرا آقایان حاضر در دولت و مخصوصا وزارت نفت کمترین توفیق را در فروش نفت طی سالهای اخیر داشته اند؟  

قبل از ورود به بحث اولا باید به یک نقطه تفاهم مشترک برسیم که منظور از فروش چیست؟ آیا منظور صادرات نفت خام است ؟ من از حرف شما این را برداشت می کنم که منظور شما از فروش یعنی صادرات نفت خام. وقتی نفت را صادر می کنیم یک مجموعه ای پشت سرش وجود دارد که از تحویل نفت تا گرفتن پول نفت فروش رفته را شامل می شود. پس موضوع نقل و انتقالات مالی نیز در اینجا مطرح است. یک وقت نفت می دهیم و پول می گیریم یک وقت نفت می دهیم و به دنبالش پول نمی آید و باید به دنبال جایگزین باشیم. پس دو موضوع اینجا مطرح می شود یکی این که نفت می دهیم و مابه ازای آن خدمات و کالا می گیریم و یک بار شرایط ایده آل است و نفت می دهیم و پول می گیریم اما شرایط فعلی به گونه ای است که نمی توانیم نفت بفروشیم. سوال اینجا است که آیا توانایی فروش نفت وجود ندارد یا نمی خواهند در این شرایط نفت بفروشند که باز این دو باهم تفاوت می کند.

اگر خوشبینانه نگاه کنیم به نظر من توانایی فروش نفت در این شرایط وجود ندارد

بعد از تحریم های نفتی ایران از سال ۹۷ به این طرف چیزی که شنیدم این است که آنقدر اختیارات به زنگنه و وزارت نفت داده شده است که می توانند نفت بفروشند اما بهانه ای که می آورند این است که می گویند الان تحریم هستیم اما وظیفه مسئولان در وزارت نفت در شرایط تحریم چیست؟ یک جا نشستن و بی توجهی است یا اینکه به هر شکل که می توانند نفت بفروشند. از نظر حقوقی وزارت نفت نماینده حکومت در منابع هیدروکربوری است براساس ماده دو قانون وزارت نفت رسما گفته شده است این وزارتخانه نماینده حکومت اسلامی است یعنی نماینده تام الاختیار در تولید نفت و فروش نفت که همه آن را به صورت یک پکیج باید دید. ولی وزارت نفت چه کار کرده است اختیارات خود را به مجموعه ای به نام شرکت ملی نفت ایران تفویض کرده است در صورتی که وظیفه شرکت ملی نفت ایران تصدی گری است.

شرکت ملی نفت خودش یک وظایفی دارد و وزارت نفت باید کارهای حاکمیتی انجام دهد نه اینکه وظیفه فروش نفت را نیز برعهده شرکت ملی نفت قرار دهد. وزارت نفت در طول تاریخ بعد از تاسیسش این رویه را دنبال می کرد و با خیال آسوده گوشه ای نشسته بود و تماشا می کرد که چگونه نفت به فروش می رسد حتی بعد از انقلاب نیز وقتی دچار تحریم های ساده ای چون داماتو شدیم شرایط فروش نفت ایران تغییر نکرد تا اینکه در سال ۹۰ و ۹۱ رسما فروش نفت به خاطر تحریم های سازمان ملل به بن بست خورد. جالب اینجاست که آقایان پیش از تحریم های نفتی سال ۹۰ و ۹۱ هر وقت ازشان سوال می شد اگر نفت ایران تحریم شود چه خواهد شد در آن زمان مدعی بودند اگر نفت ایران تحریم شود قیمت جهانی نفت به بالای ۱۵۰ دلار می رسد که در تحریم های سال ۹۰ و ۹۱ دیدیم که این ادعایشان بیهوده بود.

شاید یکی از دلایل اینکه در تحریم های سال ۹۰ و ۹۱ دچار جهش قیمت نفت نشدیم این بود که آمریکا رسماه به خریداران نفت از ایران فرصت های ۶ ماهه ای را صادر می کرد؟

به این موضوع هم می رسیم. ولی قبل از آن باید بگویم قبل از تحریم های سال ۹۰ و ۹۱ هیچ خلائی در جریان فروش نفت احساس نمی شد و این توهم وجود داشت که اگر نفت ایران به بازار عرضه نشود بازار نفت دچار کمبود و خسران خواهد شد. اصولا کشورهای خریدار نفت بعد از جنگ اعراب با رژیم صهیونیستی سیستمی را راه اندازی کرده بودند که در هر شرایطی امنیت عرضه انرژی در جهان تامین شود و اعلام کردند کشورهای تولید کننده و صادرکننده باید بر این اساس فعالیت کنند. حتی برای آنکه این امنیت انرزی با مشکل مواجه نشود  آمریکایی ها سنتکام را راه انداختند فقط به همین دلیل که امنیت انرژی را تامین کنند. ازانجا که وزارت نفت هیچ مشکلی را تا سال ۹۰ و ۹۱ در فروش نفت مقابل خود نمی دید شیوه فروش نفت را اصلاح نکرده بود به همین دلیل به یکباره با تحریم های سال ۹۰ و ۹۱ در روند فروش نفت با خللی مواجه شد.

در ان زمان چند بار فروش نفت ایران به مشتریانش تمدید شد که علتش این بود که یک دفعه امنیت انرژی جهان با مشکل مواجه نشود و خریداران نفت ایران بتوانند مسیر های دیگری را برای خرید نفت به جز ایران پیدا کنند و حتی تغییراتی در سیستم پالایشگاهی خود ارائه دهند تا بتوانند وابستگی خود را از نفت ایران کاهش دهند؛ اگر آمریکا این کار را انجام نمی داد قطعا مشتریان نفت ایران دور از چشم آمریکا اقدام به خرید نفت از ایران می کردند و ایران می توانست شبکه فروش نفت خود را طور دیگری بچیند چون دو طرف به این مبادله احتیاج داشتند اما با این تصمیم امریکا عملا رفته رفته نیاز مشتریان قدیمی به نفت ایران کاهش یافت تا اینکه در تحریم های امروز می بینیم کره جنوبی به عنوان بزرگترین خریدار میعانات گازی ایران دیگر احتیاجی به این میعانات گازی ندارد و می تواند نیاز خود را از جای دیگری تامین کند.پس این فرصت آن زمان داده شد که امروز دیگر محتاج نفت ایران نباشند.

یکی از اقداماتی که در دوران تحریم سال ۹۰ و ۹۱ انجام شد موضوع جریان انتقال وجوه بود که ایران توانست سیستمی را ابداع کند و شبکه مالی را ایجاد کرد که رفته رفته این شبکه مالی توانست جایگزین شبکه رسمی شود اما با ورود آقایان دولت یازدهم با افتخار در انبار محرمانه ها را گشودند و این شبکه مالی افشا شد.الان وزارت نفت می گوید به بهانه تحریم نمی توانیم نفت بفروشیم، در صورتی که باید بگوییم مشکل خودتان است و از قبل باید فکرش را می کردید و الان وقت این نیست که بگویید نمی توانید باید جوابگو باشید که چرا نمی توانید نفت بفروشید.

سال ۹۲ آقایان با این موضوع که باید با مذاکره مشکلات را حل کرد به سر کار آمدند و چون شرایط اقتصادی در سال ۹۰ و ۹۱ سخت شده بود مردم ترجیح دادند عده ای کار مدیریت بر دولت را برعهده بگیرند تا بتوانند با مذاکره شرایط را تسهیل کنند آن زمان هم مشخص بود که این آقایان مرد شرایط تحریم نیستند.

همانطور که گفتم سالها ایران در یک مسیر مشخصی اقدام به فروش نفت می کرد که این مسیر شناسایی شد و در سال ۹۰ توسط آمریکا شکسته شد. مسیر هم خیلی ساده بود. شرکت ملی نفت، نفت را به امور بین الملل می داد و انها نفت را می فروختند، معاونت ارزی بانک مرکزی هم براین فروش نظارت می کرد تا پول ها را دریافت کند. قبلا حسابی بود که معرفی می شد تا پول این نفت به این حساب مشخص برود که این مسیر شناسایی و تحریم شد در سال ۸۸ تا ۹۲ مسیر دیگری درست شد تا ضعف های مسیر قبلی پوشش داده شود اما سال ۹۲ این مسیر لو رفت. من بارها در دوران برجام در مصاحبه هایم گفتم برجام قدرت نگه داشتنبازارهای نفت ایران را ندارد و این دندان لق باید کنده شود. اما کسی گوش شنوا نداشت تا زمانی که آمریکا از برجام خارج شد و آن زمان بود که گفتند حالا چه کنیم. این آقایان باید از قبل فکر این شرایط را می کردند نه اینکه یکباره با تحریم مواجه شوند و دست روی دست بگذارند که الان چه کنیم؟ 

 این روزها موضوع انتخابات ریاست جمهوری امریکا مطرح است ظاهرا عده ای منتظر تغییر و تحول در آمریکا هستند تا بتوانند شرایط فروش نفت را تسهیل کنند آیا واقعا وجود فرد دیگری در مسند ریاست جمهوری آمریکا می تواند به اقتصاد ایران کمک کند؟

خوشبختانه نخبگان جامعه این موضوع را خوب فهمیدند که ما کجای ماجرا هستیم و مسیرمان چیست و حتی این مدیران از لابه لای حرف هایشان مشخص است که امیدی به آمدن فلان فرد در آمریکا را هم ندارند زیرا کشور نمی تواند بیشتر از این هزینه بدهد بنابراین می دانند حتی با امدن بایدن هم مشکل حل نمی شود. الان در بخش های دیگر به این نتیجه رسیده ایم این خودمان هستیم که باید مشکل را حل کنیم و می بینیم که چه اندازه هم موفق بودیم. الان انتقادهایی که به وزارت نفت داریم این است که مسئولان  می گویند نمی توانیم نفت بفروشیم خب آیا واقعا کار وزارت نفت فقط فروش نفت است؟ آیا نمی توانند بخش های دیگر نفت را فعال کنند که نیازمان به خام فروشی کم شود؟ گویا وزارت نفت شرایط حساس فعلی را درک نکرده است، الان یک نفر باید در وزارت نفت باشد که کار فروش نفت را با تمام اختیارات انجام دهد وزیر نفت باید اجازه اش را بگیرد مثل همان اجازه هایی که برای بازنشسته ها می گرفت.

 پیشنهاد مشخص شما برای خروج از این شرایط چیست؟

 الان باید سه کار انجام دهیم اول اینکه یک گروه تشکیل دهیم متشکل از وزارت نفت و وزارت خارجه ودستگاه های امنیتی فعال در خارج  و تجار فعال که این گروه بیاید مشتریان بالقوه را شناسایی کند به طوریکه  ببینیم چه مشتری هایی چه چیزی را می خواهند و آن را در اختیارشان قراردهیم. دو اینکه موضوع تهاتر نفت را با کالا راه بیاندازیم یعنی اگر نمی توانیم پول بیاوریم کالایی که مورد نیاز توسعه کشور است را وارد کنیم. و سومین کار هم رایزنی با پالایشگر های خارجی است که قبلا با آنها کار می کردیم. به این نحو که با آنها مذاکره کنیم و نفت بدهیم و در ازایش فراورده تحویل بگیریم البته هزینه پالایش را با آنها محاسبه کنیم. برای فراورده های تولیدی نیز خودمان مشتری پیدا کنیم که البته پالایشگر های کوچک حاضرند این کار را انجام دهند. با این کار عملا وابستگی به فروش نفت خام را کاهش داده ایم.

انتهای پیام/

۱۸ آبان ۱۳۹۹ - ۱۵:۰۰
کد خبر: 5494

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha