فاطمی عقدا : سیاست های ضد مسکن مهر آخوندی مردم را بی خانمان کرد!

معاون اسبق وزارت راه و شهر سازی گفت : آنچه به عنوان افزایش رقم حاشیه نشینی در سال جاری عنوان شده تنها ناشی از افزایش شدید اجاره‌ بها و اجبار به کوچ مردم از داخل شهرها به حاشیه شهرهاست که به تبع تحمیل چنین وضعیتی از سوی دولت به مردم یکسری از شهرنشینان به حاشیه شهرها و روستاها رانده شدند و مجبور شدند تا در روستاهای اطراف شهرها خانه ای برای خود اجاره کنند. بنابراین بخش بزرگی از افزایش جمعیت حاشیه نشینان را باید ناشی از سیاست های غلط ضد ساخت و ساز مسکن در کشور دانست که چاره ای برای مردم غیر از حاشیه نشینی باقی نگذاشته است.

گروه صنعت  پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، به تازگی عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی در تازه ترین آماری نرخ حاشیه نشینی کشور به این موضوع اشاره کرده ١٩ میلیون حاشیه نشین در کشور وجود دارد که رقم بزرگ و خطرناکی برای کشور محسوب می شود. از سوی دیگرعضو کمیسیون عمران مجلس نیز بر این موضوع تاکید کرده که مردم از طرح‌های مسکن دولت، یعن همین طرح های یکی دو سال گذشته استقبال چندانی به عمل نیاوردند، به دلیل اینکه قیمت مسکن بسیار افزایش یافته و حمایت ها و طرح های دولت برای خانه دار کردن مردم حمایت خاص و قابل اعتنایی به شمار نمی رود. نرخ مسکن به حدی بالا رفته که حتی شهرک های اقماری مثل هشتگرد هم با افزایش قیمت شدیدی مواجه شده‌اند که پایتخت نشینان حتی توان خرید یا اجاره در شهرک های اقماری را هم از دست داده اند لذا مجبور به حاشیه نشینی می شوند. قطعا ۱۹ میلیون نفر از جمعیت ۸۰ میلیون نفری به عنوان حاشیه نشینان کشور رقم بزرگی است که نشان دهنده سیاست های غلط و پیامدهای بعدی است که باید منتظر آن باشیم اما چرا حاشیه نشینی به این حد و اندازه رسیده و چرا مردم از طرح های مسکن دولت استقبال نکرده اند در گفت و گو با سید محمود فاطمی عقدا معاون اسبق وزیر مسکن و شهرسازی مطرح شده است.

وقتی از ۱۹ میلیون حاشیه نشین سخن گفته می شود یعنی چند خانوار ایرانی حاشیه نشین هستند؟

افزایش حاشیه نشین ها به نزدیک  ۱۹ میلیون به این معناست که ما بیش از  ۴ میلیون و ٢٠٠ هزار  خانوار چهار نفره در کشور داریم که متاسفانه تقریباًبدمسکن هستند و در حاشیه شهرها به سر می‌برند. به عبارت دیگر تقریباً از ۲۶ میلیون خانوار کشور حدود ۲۰ درصد آنها حاشیه نشین هستند که به دلیل گرانی مسکن از  سال‌های گذشته در  سال جاری  مجبور  به زندگی در حاشیه شهرها شده اند یا به عبارت صحیح تر دولت آنها را به حاشیه شهرها رانده است. 

برخی از مردم زندگی در شهرهای اقماری نزدیک به کلانشهرها را هم حاشیه نشینی می دانند، تعریف درست حاشیه نشینی چگونه سکونتی است؟

باید بین بحث حاشیه‌نشینی و مهاجرت از روستا و رانده شدن از شهر به حاشیه شهرها  تفکیک قائل شویم به این دلیل که مهاجرت یک سیر معمولی و طبیعی دارد که هر سال در کلانشهرها با آن مواجه بوده ایم، و این معضل همیشه وجود داشته است. اما آنچه به عنوان افزایش رقم حاشیه نشینی در سال جاری عنوان شده تنها ناشی از افزایش شدید اجاره‌ بها و اجبار به کوچ مردم از داخل شهرها به حاشیه شهرهاست که به تبع تحمیل چنین وضعیتی از سوی دولت به مردم یکسری از شهرنشینان به حاشیه شهرها و روستاها رانده شدند و مجبور شدند تا در روستاهای اطراف شهرها خانه ای برای خود اجاره کنند. بنابراین بخش بزرگی از افزایش جمعیت حاشیه نشینان را باید ناشی از سیاست های غلط ضد ساخت و ساز مسکن در کشور دانست که چاره ای برای مردم غیر از حاشیه نشینی باقی نگذاشته است. 

با توجه به اینکه مردم نیاز شدیدی به تهیه مسکن دارند چرا از طرح هایی که اواخر عمر دولت آقای روحانی مطرح شد استقبالی به عمل نیامد؟

درباره طرح اقدام ملی مسکن پیش از این هم گفته شده که طرح خام و نپخته بود، طرح اقدام ملی مسکن مثل بسیاری از طرح های دیگر که بسیار عجولانه تدوین و اجرا می شود به مردم اعلام شد به این دلیل که سرپوشی بر کم کاری دولت در شش سال قبل بگذارد. به هر حال عدم ساخت و ساز مسکن موضوع ساده‌ ای نیست که از آن بگذریم، دولت شش سال تمام به ساخت و تولید مسکن بی توجهی و بی مهری  کرد، حتی باجرات می توان گفت دولت با  بخش مسکن دشمنی آشکاری کرد که اوج آن در دوره وزارت آقای آخوندی با طرح ملی مسکن مهر به نمایش گذاشته شد. آقای اسلامی تلاش کرد که طرح مسکن مهر را به نوعی در مقیاس کوچک تر  راه‌اندازی کند. هر چند آقای اسلامی چنین نیتی داشت اما به دلیل اینکه لازمه تحقق طرح که شناسایی مخاطبان است به درستی انجام نشد و شرایط طرح به درستی مشخص نشد، طرح اقدام ملی مسکن از ابتدای امر با استقبال مواجه نشد. 

مهمترین دلایل عدم رویکرد مردم به این طرح ها چه بود؟

دلایل زیادی برای شکست طرح می توان عنوان کرد مثل سود بالای وام. اگر قرار است مردم به اسم طرح و تسهیلات دولتی وامی با سود بالا بگیرند خودشان می توانند وام با سود بالا بگیرند، لذا نیازی به ورود دولت نبود. از سوی دیگر معلوم نبود که این خانه ها کجا ساخته می شوند، شروط لازم و محل ساخت خانه ها به درستی و شفافیت عنوان نشده بود و از آن مهم‌تر دولت شرطی برای قیمت تمام شده هم مشخص نکرده بود لذا طرح ابهامات زیادی داشت. ابهام دیگر فراروی  طرح این بود که دولت مشخص نکرده بود کدام  بانک‌ها اعتبارات را پرداخت می کنند، چون منبع پرداخت اعتبارات همچنان مشخص نشده بود آیا تامین اعتبارات فقط توسط بانک مسکن صورت می گرفت یا سایر بانک ها هم در این موضوع دخیل بودند. به هر حال مشخص بود که بانک مسکن سرمایه لازم برای چنین پرداخت سنگینی را ندارد، بنابراین ابهامات زیادی بر طرح وارد بود که برطرف نشد، طبیعی است که مردم از چنین طرح هایی استقبال نمی‌کنند. 

دولت برای افزایش اعتماد و استقبال مردم از این طرح ها چه راهکاری را باید اتخاذ می کرد؟

بهتر بود دولت بی سرو صدا چند پروژه مسکن را  اجرا و به سرعت جلو می‌برد بعد از آن  به مردم گزارش پیشرفت می داد تا مردم علی رغم بی مهری دولت به بخش مسکن با این موضوع امیدوار می شدند و برای ثبت نام و آوردن سرمایه‌های خود به بخش مسکن ترغیب می شدند اما  مشکلات مترتب بر طرح اقدام ملی مسکن نشان داد که این طرح به صورت مشخص نمی‌تواند به واقعیت بپیوندد و مشکلی از مشکلات بخش مسکن جامعه را حل کند. بنده بر این موضوع باز هم تاکید می کنم، که این نظر بنده نیست بلکه از نظر اکثر کارشناسان تنها راهی که می‌توان مشکل مسکن را حل کرد بحث توجه جدی به بخش تولید و عرضه ی مسکن است. افزایش وام خرید و کمک به بخش تقاضا نمی تواند مشکلات مردم را حل کند بخش عرضه و تولید اگر تقویت شود می‌توان بر این مشکل فائق آمد. بی شک اگر دولت آقای روحانی بخصوص شخص آقای آخوندی با طرح ملی مسکن مهر برخورد دشمن گونه نمی‌کردند و مسکن  مهر را بایکوت نمی کردند امروز وضعیت مسکن کشور به این شکل نبود. دولت آقای روحانی اجازه نداد سرمایه‌گذاری کلانی که کشور در بخش مسکن مهر انجام داده بود که آن زمان بیش از ۷۰ هزار میلیارد تومان هزینه شد اعم از  تسهیلات و زمین، با اینکه زمین رایگان بود اما چون زمین برای کشور ارزشمند است جزء سرمایه های ملی به شمار می رود، لذا دولت همه ی این سرمایه ها را  نادیده گرفت و از قانون مصوب شده مجلس شورای اسلامی سرپیچی کرد، متأسفانه مجلس دهم با رای اعتمادی که به وزاری دولت دادند با آنها در عدم تحقق سیاست های تولید مسکن همراهی کردند، و با سیاسی کردن حوزه مسکن این وضع فاجعه‌بار را به مردم ایران تحمیل کردند.

در حال حاضر ساخت چند میلیون واحد مسکونی می تواند نیازهای مسکن کشور را تا حدودی رفع کند؟

ما در حال حاضر بین ۵ تا ۶ میلیون نیاز انباشت مسکونی داریم، حداقل نیاز را عرض کردم. به هر حال در کوتاه مدت نمی توان مساله ای که شش سال گذشته باید حل می شد را رفع و رجوع کرد. الان هم که مجلس اقدام کرده و دولت را به اجرای طرح جامع تولید و عرضه مسکن ملزم کرده است باز هم بر ساخت و ساز یک میلیون مسکن هدف گذاری شده است، بنابراین تا رسیدن به ۶ میلیون نیاز انباشته فاصله زیادی وجود دارد. تنها راهی که برای بخش مسکن و خانه دار شدن مردم باید انجام دهیم این است که  یک اقدام جهادی مثل طرح مسکن مهر را با شناسایی موانع و مشکلات و تقویت محاسن آن در دستور کار قرار بگیرد. اگر بتوانند چنین حرکتی را انجام دهد  در یک دوره  زمانی سه تا چهار سال ۶ تا ۷ میلیون واحد مسکونی ساخته شود مشکل کشور در این بخش به صورت مقطعی حل می‌شود، به شرطی که هر ساله یک میلیون واحد مسکونی ساخته شود چرا که خانه دار شدن حق مردم و براساس قانون اساسی از وظایف دولت ها در قبال  مردم به شمار می‌رود، لذا دولت برای تولید مسکن نباید بر سر مردم منت بگذارد چرا که وظیفه قانونی خود را انجام داده است، مسوولانی که برای مردم مسکن نساخته اند آنها به وظیفه قانونی خود در قبال مردم عمل نکرده‌اند، لذا انتظار می رود دولت آقای روحانی گرچه زمانی زیادی از عمردولتش باقی نمانده اما برای ساخت و ساز مسکن و آماده سازی زیر ساخت های لازم استارت کار را بزند تا دولت بعدی کار را برای تولید مسکن ادامه دهد.

۲۰ مهر ۱۳۹۹ - ۱۶:۳۰
کد خبر: 2705

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha