هفت دلیل برای اینکه جنگ به ایران نخواهد رسید

حتی چنان چه تعبیر لاییر لاپید در مورد پا بودن دوستان منطقه ای جمهوری‌اسلامی، در برابر سر بودن تهران، درست باشد، بعید نیست پاها توانمندتر باشند.‌ به گمانم قدرت موشکی حزب الله کمتر از جمهوری اسلامی نیست. آیا اسراییل آماده مشارکت در جنگی با چهار جبهه خواهد بود؟

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد یدالله کریمی پور محقق جغرافیای سیاسی در یادداشتی تلگرامی نوشت: فضای مجازی پر شده از احتمال کشیده شدن دامنه نبرد کم شدت حماس_اسرائیل (اشغالگر)به ایران؛ سهل است که برخی مفسرین چنین رخدادی را حتمی الوقوع پنداشته اند. از جمله بنگرید به یادداشت امروز ژئوپلیتیسین توماس فریدمن، سر ستون نویس نیویورک تایمز مبنی بر کشیده شدن جنگ به ایران و لبنان. ولی این گونه تفسیرها سست و کم پایه و به دور از شاخص های ژئوپولیتیک اند.‌ چرا؟

۱- سر هشت پا: لاییر لاپید نخست وزیر پیشین دولت اسرائیل، در جهت توجیه کارآمدی استراتژی هزار خنجر برای تضعیف جمهوری اسلامی، باورمند بود که حکومت کنونی چیره بر ایران، بسان هشت پایی است که در همه خاورمیانه گسترده شده است. وی بهترین راهبرد رویارویی با آن را هدف قرار دادن سر می دانست و نه پاها. آن هم نه از راه رویارویی مستقیم و آشکار، بلکه با شیوه تلاشی از درون و درگیر سازی قوایش در فضای خارج نزدیک.‌ مانند درگیری با همسایگان.‌ با وجود بالا بودن احتمال تشکیل دولتی ائتلافی در اسرائیل، با مشارکت بنی گانتز و لاپید، احتمال جنگ مستقیم با جمهوری اسلامی ایران، بسیار پایین تر از تفسیرات کج و کوله است.‌ به ویژه این که واشنگتن و تل آویو بر کارآمدی استراتژی هزار خنجر همداستانند؛

۲- جنگ عمومی: در صورت برپایی جنگ مستقیم با جمهوری اسلامی، احتمال گسترش آن به همه کشورهای حوزه خلیج فارس، بیش از ۹۹٪ است. چنین راهبردی به معنای برپایی جنگی عمومی در خاورمیانه خواهد بود که احدی از ملت ها، جز روسیه با آن موافق نیست؛

۳-جبر جغرافیایی: اسرائیل(اشغالگر) با داشتن کدام مرز مشترک با ایران وارد نبرد مستقیم شود؟ در کدام اثر کلاسیک نظامی و ماخذ اصلی ژئواستراتژی، حمله هوایی جنگ خوانده شده است؟ مگر بین ایران و اسرائیل سه کشور سوریه،اردن،‌ عراق، حائل نیستند، اسرائیل چگونه قوای خود را بیش از ۱۸۶۳(از حیفا تا مرز مهران) کیلومتر از سه کشور عبور دهد؟

۴-صلح برباد رفته: با تکوین جنگ اسراییل علیه جمهوری‌اسلامی، دیگر حتی ته مانده ای از پیمان صلح ابراهیم باقی نخواهد ماند. آیا اسراییل حاضر به پرداختن چنین بهایی است؟

۵- جنگی تمام عیار: آشکار است که چنین جنگی تمام عیار خواهد بود؛ یعنی بهره گیری از همه ابزارهای در دسترس برای دستیابی به پیروزی و وادار نمودن دشمن به تسلیم. آیا جهان آماده برپایی جنگی هسته ای است؟

۶- جنگی روس دوست: برپایی چنین جنگی، تمام و کمال آرزوی روسیه برای زدایش تمرکز از جبهه اوکراین است.‌ آیا استراتژیست‌های ناتو تا این اندازه سبک مغز شده اند؟

۷- پاهای قوی: حتی چنان چه تعبیر لاییر لاپید در مورد پا بودن دوستان منطقه ای جمهوری‌اسلامی، در برابر سر بودن تهران، درست باشد، بعید نیست پاها توانمندتر باشند.‌ به گمانم قدرت موشکی حزب الله کمتر از جمهوری اسلامی نیست. آیا اسراییل آماده مشارکت در جنگی با چهار جبهه خواهد بود؟ آیا لبنانی ها اجازه ورود به چنین جنگی به حزب الله خواهند داد؟ خوب است کسانی مانند توماس فریدمن، که اتفاقا دسترسی همه جانبه ای به اطلاعات راهبردی دارند،‌ کمی به آموخته های پیشین جغرافیایی خود بها داده و درباره پیشن بینی کشیده شدن دامنه جنگ به ایران، بر ادبیات ژئواستراتژیک بیشتر تامل می‌کردند. به گمانم جهان در برابر این سناریو روسیه خواسته، راه خردمندی برخواهد گزید.

۱۷ مهر ۱۴۰۲ - ۰۹:۱۱
کد خبر: 47837

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha