به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، سده چهار و نیمه نخست سده پنجم از مهمترین دورههای ادوار تمدن اسلامی، جهت توجه و مطالعه محسوب میشود. این عصر که باید آن را عصر طلایی تمدن اسلامی ایران نیز به شمار آورد، دوره استحصال ایرانیان از کوششهای متمادی خود در ۲ سده گذشته برای بازیافتن استقلال کامل و بهرهبرداری از کوششهای علمی و ادبی برای داشتن علماء و ادبای درجه اول و دوره شگفتی نظم و نثر فارسی است. در اواخر این دوره درخشان علم و ادب و آزادی افکار بود که مقدمات غلبه حکومتهای غیرایرانینژاد فراهم آمد و دوران جدیدی در کشور ما که به دوره غلبه سیاسی دینی معروف است، آغاز شد. در همین دوران دنباله تعلیمات تصوّف اسلامی که در آغاز امر نوعی از زهد و پشمینه پوشی و ترک دنیوی بود و سپس به صورت مکتبی از نحوه تفکر در شناخت حقایق عالم وجود و شهود عینی هستی مطلق در آمد، ادامه داشت و مردان بزرگی از میان صوفیان در خراسان و دیگر نواحی ایران برخاستند. خواجه عبدالله انصاری یکی از بزرگ مردانی بود که در این دوران توانست با بهرهگیری از عرفان اسلامی که مبتنی بر آیات و روایات دینی بود در ادبیات و نثرهایش بهره بجوید و با خلق آثار پر مضامین عرفانی سهمی چشمگیر در زبان ادبیات فارسی داشته باشد. این عارف وارسته و آزاده از چهرههای درخشان سازنده هویت و معنویت زبان دینی و پارسی به شمار میرفت از نمونههای اندیشهساز که هماره تاریخ در کنار سازندگان هویت فرهنگی که زبان پارسی را به اوج اعلای خود رساندهاند، خواهد درخشید. او به عنوان یکی از سرمایههای تاریخ اندیشه ایرانی از بزرگترین دلسوزان و آموزگاران نیکنهاد بود که با مجهز بودن به پاکی درون و برون، انسان دوستی و آزادگی و شرافت و کرامت انسانی، آثاری گرانسنگ به یادگار نهاد. هر بند از سخنان او هر چند کوتاه، موجز و مختصر دفتری از اندیشه و تفکّر به روی انسان میگشاید و از نمونههای خلّاقیتهای هنری، ادبی، دینی و آیینی در زبان پارسی و تاریخ تصوف و عرفان ایرانی و اسلامی است. مقام او در عرفان و تصوف، مقامی والا و قابل اعتناست. او از تأثیرگذاران تجربههای عرفانی و سنتهای ادبی، عرفانی، هنری و فرهنگ پارسی و اسلامی محسوب میشود. او از میراثداران سدههای عرفانی پیشین است که به صورت زهد، عشق و ملامت تبلیغ میشده است. پرتو معنویت او تا بدان حد است که برخی سخنان او ورد زبانها و زینتبخش سخنان سخنوران و دعای مستمندان است. گفتار او آرام بخش روان و روشنی ضمیر و تسلای خاطر علاقهمندان و آموزههای عرفانی او همواره بر آزادگی، انساندوستی، خوشبینی و پاکی روح و روان آدمی بوده است.(۱)
روزگار خواجه عبدالله انصاری
خواجه عبدالله انصاری در هرات چشم به جهان گشود. در فقه روش احمد بن حنبل داشت و در تصوف از شیخ ابولحسن خرقانی تعلیم گرفته و جانشین او بود و افزون بر او از مشاهیر متصوفه عهد خود مانند شیخ ابوسعید ابوالخیر نیز بهرهها برد. اقامتش بیشتر در هرات بود و در آنجا به تعلیم و ارشاد اشتغال داشت تا آنکه به ۴۸۱ قمری چشم از جهان فرو بست. شهرت انصاری بخاطر شعرهایی نیست که از او مانده بلکه از به دلیل رسالهها و کتابهای مشهور او است. سبک خواجه عبدالله مانند مجلس گویان صوفیه و متشرعین است که نمونههایی از آن را که پیش از او در کلام ابوسعید ابوالخیر نقل کردهاند، مییابیم. کلام خواجه عبدالله انصاری در بیشتر موارد شعری منثور و نثری است، موزون که نویسنده غالب آنها را با اشعار عروضی دلانگیز خویش نیز همراه کرده است. (۲)
صد میدان
صد میدان از کتابهای تصوف تشریعی خواجه عبدالله انصاری است که مراحل سیر و سلوک را از توبه شروع و به بقا ختم میکند. وی در هر میدان ضمن استدلال از آیات قرآنی به بیان مفهوم، ارکان و اقسام هر منزل و مقامها و نشانههای آن میپردازد.
خواجه عبدالله چنان شعر عربی و فارسی نیک میسرود و خوشفکری و ذهن پویای او چندان بود که در جوانی در علوم ادبی و دینی و حفظ اشعار عرب شهرت داشت. پیر هرات از میدان ۳۳ تا ۳۷ کتاب، به انواع ترس و اختصاص هر یک به گروهی خاص میپردازد. او در میدان ۶۹ توحید را یکتا گفتن و یکتا دانستن تعریف کرده است و بر اساس این تعریف آن را به سه درجه تقسیم میکند. در تقسیم نخست سه وصف از اوصاف یکتا گفتن را بیان کرده و در تقسیم دوم یکتا دیدن را در اقرار و اقسام میداند و در بخش سوم به بیان یکتا دانستن وی در خدمت، معامله و در همت و خصوصیات هر یک میپردازد.
سبک نویسندگی خواجه عبدالله انصاری
سبک خواجه عبدالله مانند روشی است که مجلس گویان صوفیه و متشرعین داشتهاند و نمونههایی از آن را پیش از او در کلام ابوسعید ابوالخیر نقل کرده اند، مییابیم، همچنان تا برسیم به اواخر سده ششم هجری که نمونههای دیگری نیز از آن موجود است. این سبک را روش بینابین نثر مرسل و مصنوع میتوان شمرد و در آن نوعی از وزن و حالتی از شعر در کلام گوینده مشهود است، چنانکه کلام او را در حکم نثر موزون در میآورد.
اگر چه خواجه کوشیده است در بیشتر موارد این نثر موزون خود را با آوردن قوافی که میخواهند آنها را سجع بدانند، کاملتر و به شعر نزدیکتر کند اما بسیار هم اتفاق افتاده است که تنها به وزن بسنده کرده و از ایران قوافی یا اسجاع چشم پوشیده است. پس کلام خواجه در غالب موارد شعری منثور و نثری است موزون که نویسنده غالب آنها را با اشعار عروضی دلانگیز خویش نیز همراه کرده است و نمیتوان آنها را از جمله سخنان مصنوع و پرآرایش مترسلانی شمرد که از سده ششم شروع به پیروی از نویسندگان تازیگوی کرده بودند. (۳)
بررسی ساختار مناجات نامه
شیخ الاسلام عبدالله انصاری همه شور، حال و عشق یعنی انسان کامل و عارف است. انسانشناسی و جهانبینی او از عشق به خدای متعال سرچشمه میگیرد. مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری، رسالهای عرفانی و ادبی به زبان فارسی، که شامل بخشی از مناجاتها و سخنان عرفانی خواجه عبدالله انصاری است که به سبب نثر دلکش و شیوا و سجعهایی که نوعی شعر است، معروف شده است. هر مناجات، با الهی آغاز میشود و نشان میدهد که حکمت خداوند در جان عارف تجلی کرده است. سرچشمه مناجاتهای انصاری قرآن و حدیث با گفتار همه زاهدان و عارفان قبل از اوست و الگو برای آیندگان است.
مبانی و اهداف تربیت انسان کامل از دیدگاه خواجه عبدالله انصاری
با تدبر در سخنان خواجه عبدالله انصاری، مبانی تربیت نظیر ترکیب انسان از جسم و روح، مختار بودن انسان، وجود تفاوتهای فردی بین انسانها، انسان غایت و هدفِ نظام آفرینش، بستن پیمان دوستی با خداوند، امانتدار بودن انسان، انسان موجود برگزیده و احسن، برخوردار بودن از هدایت تشریعی، جانشینی خدا بر روی زمین، جهان مسخر انسان، برخورداری از دل، نفس، عقل و عواطف مثبت و منفی، برخورداری از تمایل ذاتی به سوی خیر و نیکی استنباط میشود. با توجه به مبانی ذکر شده، اهداف تربیت نظیر تلاش در جهت حفظ سلامتی جسم و باروری روح، زمینهسازی برای ظهور و بروز اراده و اختیار، تکلیف متناسب با وسع آدمی، برخورداری از قابلیت غایت جهان بودن، احیاء و باروری پیمان دوستی الهی، زمینهسازی برای پاسداشت امانت الهی، رسیدن به جایگاه بالفعل تعظیم فرشتگان، آگاهی از لزوم هدایت تشریعی، متخلق شدن به اسماء و صفات الهی، تزکیه و تهذیب نفس، شکرگزاری، بالفعل کردن میل احسان و نیکی و انفاق به دیگران، توانایی استفاده صحیح از عواطف مثبت و منفی و پرورش بعد عقلانی استنباط شد.(۴)
منابع:
۱. جامی، نورالدین عبدالرحمن، نفحات الانس به کوشش محمود عابدی، انتشارات اطلاعات، چاپ چهارم، تهران
۲. صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات در ایران، انتشارات فردوس، چاپ چهاردهم، تهران
۳. موسوی سیرجانی، سهیلا، صدمیدان، انتشارات زوار، چاپ سوم، تهران
۴. هدایت، رضا قلی خانی، ریاض العارفین،تصحیح و تحشیه: نصرت الله فروهر، انتشارات امیر کبیر، چاپ اول، تهران
نظر شما