ندری: رد پای دولت و حقوقی‌ها در ریزش‌های اخیر بورس

استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) گفت : مسلما دولت و حقوقی ها زیر بار این مساله نمی روند و به مردم پاسخ نمی دهند که در ریزش های اخیر مقصر بوده و دست داشته اند.

گروه بورس پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، از زمانی که بورس روزهای ریزشی را پشت سر می گذارد و ریزش سرمایه های مردم فشار زیادی به سهامداران خرد و عموما ناآشنا با بازار وارد کرده است، دولتی که در ابتدای سال آنچنان با شوق و ذوق مردم را به بورس دعوت می کرد صدایش در حمایت از مالباختگان در نمی آید! مالباختگان متحیر از آن همه تبلیغ و دعوت دولت و اینک سکوت و سکوت دولت. اما آیا حقوقی ها، مسوولین دولتی و بورسی می پذیرند با سرمایه سهامداران و میهمانان بازار بازی شده است؟! دکترکامران ندری؛ اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق علیه السلام در این گفت‌وگو به چند سوال در این رابطه پاسخ داده است.

آیا می توان ثابت کرد حقوقی ها و مسوولین بورس در زیانی که به مردم وارد شده مقصر هستند؟
ببینید قبل از اینکه موضوعی به صورت کامل به اثبات نرسد هیچ کارشناسی من جمله بنده نمی تواند از اینکه حقوقی ها در بازار سرمایه دست کاری و مداخله ای صورت دادند حرفی بزند یا نظر خود را به صورت قاطع بیان کند. البته درباره اینکه دولت تا چه اندازه از حقوقی ها برای سوء استفاده از بازار حمایت کرده هم نمی توان به روشنی و وضوح سخنی گفت تا نهادهای نظارتی در این باره به مردم جواب بدهند. اما آنچه در این بازار از ابتدای سال از همان صعودی شدن شاخص ها تا ریزش های اخیر مشخصا قابل ذکر است و می توان درباره آن نظر داد این است که به طور قاطع این موضوع مبرهن است که  بازار سرمایه  تحت تأثیر مداخلاتی بوده و هست . بنابراین این شائبه ها در بین مردم ایجاد شک و تردید کرده لذا حتما رسانه ها و مردم چنین مطالبه و پرسشی داشته باشند و از مسوولین بازار سرمایه پرسیده شود که آن همه بالا رفتن شاخص به چه دلیل بود و این ریزش ها ناشی از چه عواملی است؟!

مسلما پاسخ روشن کننده و صادقانه ای به این سوال یا مطالبه نمی دهند حال تکلیف چیست؟

قطعا همین طور است. اگر حقوقی ها و مسئولین بورس هم مداخله ای صورت داده باشند به صورت علنی و صراحتا ذکر نمی کنند. حتی اگر کارشناسان هم براساس چینش آنچه بر این بازار گذشته به صورت حسابداری و اقتصادی چنین موضوعی را با دلیل و مدرک بیان کنند حقوقی ها و مسوولین بورس به دلیل فقدان شفافیت لازم این مساله را به راحتی تکذیب می کنند که چنین چیزی درست نیست و چنین پاسخ می دهند که بورس ایران به نسبت سایر بازارها به هر دلیلی خودش چنین حرکتی را در ابتدا از صعود سپس افت و ریزش را به طور طبیعی دنبال کرده است. اما بنده معتقدم روال بورس عادی نبود، حتی حمایت های دولت از بورس در ابتدای سال هم عادی نبود.

از چه جهت بر عادی نبودن بورس از ابتدای سال جاری تاکید می کنید؟

از این جهت که دولت امسال روند متفاوتی نسبت به سال های گذشته در حمایت از بازار سرمایه را در پیش گرفت. روند حمایتی که منجر به بازدهی چندین برابری شد که از این بازار انتظار می رفت. بازدهی بورس از ابتدای امسال چندین برابر بازدهی سایر بازارها بوده است. مثلا اگر بازدهی بورس را با بازار مسکن مقایسه کنید مشخص می شود مسکن به طور میانگین در یک سال گذشته ۷۷ درصد رشد کرده است. رشد ارز در یک سال گذشته ۱۱۰ درصد بوده و حتی طلا و خودرو بازدهی در حدود ۱۰۰ درصد داشته اند. قیمت در این بازارها نهایتا دو برابر شده است در حالی که روند افزایشی قیمت و سود دهی در بازار سرمایه را که نگاه کنید شاخص به یک باره از حول و حوش ۳۵۰ به ۲ میلیون رسید. به عبارت دیگر بازار سرمایه با حمایت دولت روند سوددهی  ۶ برابری نسبت به سایر بازارها داشته است. مشخص است با این سوددهی و در باغ بهشتی که یک باره به روی مردم باز شد مردم علاقمند به فروش دارایی ها و آوردن پس انداز خود برای سود ۶ برابری شدند. دولت راه را به گونه ای نشان داد که مردم باور کنند سود و بازدهی فقط در بازار سرمایه است و قطعا به هر دلیلی در یک سال همین طور بود بخصوص در شش ماه گذشته سود و بازدهی بورس بسیار زیاد و غیر عادی بود.


اما بورسی ها و مسوولین امر ریزش ها را جزئی از ذات بازار عنوان می کنند و می گویند مردم می بایست حواسشان را جمع می کردند در این باره چه نظری دارید؟

طبیعی است در بازار سرمایه همه تلاش می‌کنند که شرایط به ضرر آنها تغییر پیدا نکند اما پیداست که شرایط برای برخی عالی تر از عالی شد و عده زیادی هم متضرر و خسران دیده از بازار کوچ کردند. در شرایطی که وضعیت اقتصادی مردم بسیار ملال آور شده و تامین نان شب بسیار سخت و  دشوار شده است برخی در همین فاصله کوتاه  توانستند دارایی و ثروت خود را ۳ تا ۶ برابر کنند، مشخص است این ها هر اسمی داشته باشند از حقوقی تا حقیقی های خاص و دولت از این وضعیت دفاع می کنند. مساله این است دولت به دلیل آنچه خود بهتر می داند بازار سرمایه را به مردم ناآشنا به بازار، بد معرفی کرد. دولت رونق دادن به ثروت مردم و سوددهی و پول باد آورده را تبلیغ کرد که مردم همه سرمایه خود را بدون حساب و کتاب وارد بورس کردند در حالی که هدف ما رونق بازار سرمایه نیست، هدف غایی و نهایی در اقتصاد رونق تولید است تا با به جریان افتادن تولید مردم کار و تلاش کنند، مردم در اقتصاد مولد شوند و با درآمد کافی و ثبات قیمت ها زندگی خوبی داشته باشند، اگر در چنین شرایطی رشد بازار سرمایه و قیمت سهام ۱۰ و ۲۰ برابر شود و اگر این موضوع به اقتصاد لطمه ای نزند و باعث مشکلات متعددی برای مردم نشود و منجر به افزایش تورم نشود سود آور بودن بورس مسئله ای نیست، چرا که خیلی از بازارها سود دارند و اصلا منعی برای سودآور بودن وجود ندارد.

پس مشکل اصلی بازار سرمایه ما چیست و چرا اینک به یک معضل تبدیل شده به جای اینکه عامل رونق تولید که همان سود بخشی به مردم و افزایش رفاه اجتماعی باشد؟

مشکلی که بازار سرمایه ما با رشدهای غیر متعارف خود داشت که حتما دلیلی پشت آن بود این است که این بازار سایر بازارها را هم با خود می کشاند، یعنی  وقتی  بازار سرمایه  در یک سال ۵۰۰ درصد سوددهی دارد و در بازار مسکن ۷۷ درصد سوددهی، یقینا قیمت‌ها برای کسی که در بازار سرمایه بسیار زیادی کسب کرده چیزی نیست یعنی افزایش ٧٧ درصدی قیمت مسکن دیگر به چشم این تازه ثروتمند شده نمی آید! علیرغم اینکه قیمت مسکن برای من و شما بالا باشد اما چون این فرد یا افراد ثروت زیادی کسب کرده اند قیمت مسکن قیمت بالایی برای آنها نیست، مشخصا وقتی سرمایه کسی یک شبه ۶ برابر شده، قیمت مسکنی که یکی دو برابر شده از نظر وی پایین است، بنابراین بورس به مرور زمان می‌تواند قیمت ها را در بازار مسکن، خودرو و به تدریج در سایر بازارها افزایش دهد.

آیا در حال حاضر برای بازار سرمایه راهکاری وجود دارد که علاوه بر سوددهی در جریان واقعی و اصلی، اقتصاد را هم دچار دردسرهای تورمی نکند؟

 مشکل اصلی اقتصاد  با بورس از دو راه قابل حل شدن است، یا بازار ریزش کند تا تعادل در اقتصاد ایجاد شود یا  انتظار داشته باشیم قیمت در سایر بازارها افزایش پیدا کند، لذا مسئولین و سیاستمداران باید درباره این دو موضوع مهم و سرنوشت‌ ساز اقتصادی به سرعت تصمیم بگیرند که بهتر است چه راهی انتخاب شود. مسوولین باید تصمیم بگیرند که خواهان تعدیل بازار سرمایه و معقول شدن شاخص ها هستند یا اینکه اقتصاد همین طور با تورم بازارهای مختلف رو به رو باشد. اگر شاخص قیمت مسکن ۷۷ درصد رشد کرده، بازار سرمایه باید مثلا ۱۴۰ درصد رشد کند نه اینکه ۵۰۰ درصد رشد داشته باشد. تعریف قیمت ها  در بازار سرمایه بسیار جدی است چرا که   اگر این مساله درست نشود قیمت ها خود به خود در بقیه بازارها رشد می کند. همین الان قیمت خودرو، مسکن، ارز و طلا در حال بالا رفتن است و به دنبال این موارد، قیمت‌ها در بازار کالا و مواد غذایی هم در حال افزایش است. متاسفانه دولت از سال گذشته تا کنون نه تنها برای کاهش تورم و عدم اثر گذاری تورمی بازارها روی هم کاری نکرده‌، بلکه بیکار نشسته بوده و فقط یک ناظر صرف بوده است. به هر حال بازار سرمایه در اقتصاد ما بسیار تاثیر گذار است. از سوی دیگر ریزش بازار سرمایه و عده‌ای که از بازار متضرر شده‌اند نیز مساله مهمی است که دولت باید جوابگوی آن باشد. فقط مسئله این است که اتفاقی که در بورس افتاد و مردم زیادی متضرر  شدند را قطعا دولت نمی تواند به گردن آمریکا بیاندازد! چرا که دست خودی ها در کار بوده است! به هر حال اقتصاد درگیر یک وضعیت عجیب شده، از یک طرف ریزش قیمت‌ها در بازار سرمایه منجر به خسارت به مردم و البته کاهش تورم در سایر بازارها می شود و از طرف دیگر افزایش شاخص بورس منجر به افزایش تورم در سایر بازارها می شود. از این جهت گفتم این مسائل را نمی توان به گردن امریکا انداخت چرا که تمام آنچه در این سال‌ها و چند ماهی که از سال جاری گذشته نتیجه سیاست ها و اقدامات یا عدم اقداماتی است که باید دولت  انجام می داد اما انجام نداد!

۲۰ شهریور ۱۳۹۹ - ۱۵:۵۴
کد خبر: 1039

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha