چرا جنگ غزه می‌تواند مقدمه آخرالزمانِ خاورمیانه باشد؟

رژیم اسرائیل در مدت اخیر جنایات هولناکی را علیه نوار غزه انجام داده و واکنش‌های منفی گسترده‌ای را نیز به ویژه در بُعد منطقه‌ای به سمت خود جلب کرده است. در این راستا، صدها لبنانی با رساندن خود به دیوارها و مناطق مرزی اراضی اشغالی، سعی داشته‌اند تا از آن‌ها بالا رفته و به مبارزه با اسرائیلی‌ها بپردازند و در مصر و اردن نیز وضعیت مشابهی حاکم بوده است. در عین حال، طیف‌های گسترده‌ای از مردم عراق در قالب اعتراض مسالمت‌آمیز و با حکم مقتدی صدر عازم مناطق مرزی اردن با رژیم اشغالگر قدس شده‌اند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، پس از عملیات «طوفان اقصی» تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد ابعاد مختلف تحولات، ریشه‌ها، آینده، و تبعات و پیامدهای آن‌ها مطرح و ارائه می‌شود. ناظران و تحلیلگران، از ابعاد مختلف سعی در واکاوی معادله جنگ میان مقاومت اسلامی فلسطین و رژیم اسرائیل دارند و در این زمینه ریشه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادیِ تنش‌های جاری را به بحث و بررسی می‌گذارند.

تحولات مرتبط با جنگ غزه، به طور خاص در سطوح منطقه‌ای و بین المللی نیز توجه بسیاری از ناظران و تحلیلگران را به خود جلب کرده و اساسا این باور و تحلیل مطرح می‌شود که احتمال گسترش جنگ غزه به یک جنگ فراگیر منطقه ای، کاملا وجود دارد. جنگی که در قالب آن، جبهه و محور مقاومت از یک سو، و رژیم صهیونیستی و متحدان غربی آن از سوی دیگر قرار دارند و شکل‌گیری چنین درگیری می‌تواند تبعات گسترده‌ای را برای منطقه خاورمیانه داشته باشد.

آن دسته از تحلیلگرانی که به احتمال بالای شکل‌گیری یک جنگ منطقه‌ای با محوریت جنگ غزه اشاره دارند، به طور خاص تشدید درگیری‌ها میان حزب الله لبنان و ارتش اسرائیل و افزایش تحرکات جریان مقاومت در سوریه، عراق و اردن علیه صهیونیست‌ها و در عین حال کنشگری فزاینده دولت آمریکا در اعزام دو ناو و شش ناوشکن به آب‌های مدیترانه و اعلام مواضع صریح دولت‌های غربی نظیر فرانسه و آلمان نسبت به انفجار درگیری‌ها در منطقه غرب آسیا را به مثابه شواهدی بر ادعای خود مطرح می‌کنند.

با این همه، برخی شواهد مهم در قالب درگیری‌های جاری با محوریت جنگ غزه وجود دارند که به این مساله اشاره می‌کنند که اوج گیری و انفجار یک جنگ منطقه ای، گزینه چندان غیرمحتملی نیست و ایران باید برای این سناریو آماده باشد.

در این زمینه می‌توان به ۴ نشانه عمده و محوری نیز اشاره کرد.

۱. حضور مستقیم آمریکا و انگلیس در اتاق جنگ اسرائیل

مقام معظم رهبری اخیرا در جریان یک سخنرانی به این نکته اشاره داشتند که اطلاعات موثقی در دسترس است که صحنه گردانان اصلی رفتارهای رژیم صهیونیستی در مدت اخیر، آمریکایی‌ها هستند. شواهد مختلفی نیز از سوی منابع آگاه درباره تشکیل اتاق عملیات مشترک مستشاران انگلیسی و آمریکایی به همراه نظامیان ارشد اسرائیلی جهت مدیریت جنگ غزه مطرح شده است.

تردیدی نیست که انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها دست به اقدامات و کنش‌هایی خواهند زد که سناریوی مطلوب جریان مقاومت فلسطین و محور مقاومت نخواهد بود و همین مساله می‌تواند واکنش‌های گسترده منطقه‌ای و متعاقبا کشیده شدن دامنه جنگ به چهارچوب گسترده ترِ منطقه‌ای را به دنبال داشته باشد.

در این راستا، آمریکا و انگلیس و مجموعه دولت‌های غربی نمی‌توانند انتظار داشته باشند که هر آنچه می‌خواهند در قالب معادله جنگ غزه انجام دهند و در نقطه مقابل، از مقاومت فلسطین و محور مقاومت بخواهند که آرام بگیرد و سکوت پیشه کند.

۲. تمایل نتانیاهو به گسترده شدن دامنه جنگ غزه

عملیات طوفان اقصی و وارد آمدن یک شکست و ضربه بزرگ اطلاعاتی و امنیتی به رژیم اشغالگر قدس، فاجعه‌ای بزرگ برای بنیامین نتانیاهو و متحدان سیاسی وی به شمار می‌رود. با این حال، این طیف‌ها با توجه به امنیتی شدنِ شرایط در اراضی اشغالی، به صورت موقت از بحران و مهلکه گریخته‌اند و کاملا طبیعی است که چندان طرفدارِ خاتمه یافتن جنگ و درگیری‌ها در کوتاه مدت نباشند.

کما اینکه اگر این سناریو محقق شود، هیچ بعدی نیست که حیات سیاسی آن‌ها نیز به پایان برسد و شاهد محاکمه و طرح پرونده‌های قضایی مختلف علیه آن‌ها باشیم. در این چهارچوب، تطویل و فرسایشی شدن جنگ غزه می‌تواند فضای تنفسی را برای نتانیاهو و متحدان سیاسی افراطی‌اش در قدرت فراهم کند تا به زعم خود بخشی از اعتبار و آبروی از دست رفته خود نزد شهروندان اسرائیلی را بازیابی کنند.

در این میان، هیچ عجیب نیست که این طیف‌ها از ضرورت کشانده شدن درگیری‌ها به سمت ایران نیز سخن گفته اند. دلیل این مساله نیز روشن است: زیرا آن‌ها می‌خواهند یک بحران جدی امنیتی را علیه خود، به یک فرصت تبدیل کنند و از این رهگذر، نوعی تنفس مصنوعیِ موثر را به کالبد بی‌جان سیاسی خود بدمند. معادله‌ای که شاید تا حدی بتواند آن‌ها را از شرایط بحرانی کنونی خارج سازد.

همراهی‌های جاری دولت آمریکا و دیگر دولت‌های غربی با رژیم اسرائیل نیز، نتانیاهو و دولتش را در پیگیری دستورکار تسهیل یک جنگ منطقه‌ای و فراگیر تشویق و تحریک کرده است.

۳. پرشدن آستانه صبر ملت‌های منطقه

رژیم اسرائیل در مدت اخیر جنایات هولناکی را علیه نوار غزه انجام داده و واکنش‌های منفی گسترده‌ای را نیز به ویژه در بُعد منطقه‌ای به سمت خود جلب کرده است. در این راستا، صدها لبنانی با رساندن خود به دیوارها و مناطق مرزی اراضی اشغالی، سعی داشته‌اند تا از آن‌ها بالا رفته و به مبارزه با اسرائیلی‌ها بپردازند و در مصر و اردن نیز وضعیت مشابهی حاکم بوده است. در عین حال، طیف‌های گسترده‌ای از مردم عراق در قالب اعتراض مسالمت‌آمیز و با حکم مقتدی صدر عازم مناطق مرزی اردن با رژیم اشغالگر قدس شده‌اند و اعتراض خود را اینگونه به اسرائیلی‌ها نشان می‌دهند.

با این حال، محور مقاومت در منطقه و جنبش‌هایی نظیر انصار الله یمن، جنبش‌های مقاومت عراقی و حزب الله لبنان و البته جمهوری اسلامی ایران نیز به صراحت نسبت به تحرکات اسرائیلی‌ها علیه نوار غزه و مخصوصا انجام حمله زمینی علیه این منطقه هشدار داده اند. در این چهارچوب، اگر اسرائیل وضعیت را به جایی برساند که کاسه صبر ملت‌های منطقه لبریز شود، امکان وقوع هر سناریویی وجود دارد و احتمال شکل گیری یک جنگ منطقه‌ای به هیچ عنوان عجیب و بعید نیست.

معادله‌ای که بیش از همه برای اسرائیل و دولت‌های غربی هزینه‌زا خواهد بود و دلیل این مساله نیز روشن است: وضعیت افکار عمومی منطقه به هیچ عنوان در راستای منافع اسرائیل قرار ندارد و هر اقدام غیرمنطقی و حساب‌نشده‌ای از سوی اسرائیل می‌تواند حکم کبریت زدن به انبار باروت را داشته باشد.

۴. تهدیدات وجودی علیه مقاومت فلسطین

در نهایت باید گفت که اگر رژیم اسرائیل بر اساس ادعاهای خود، راه و مسیر حمله زمینی به نوار غزه و تشدید خشونت جهت آنچه نابودی مقاومت اسلامی فلسطین در نوار غزه و ایجاد معادلات حکمرانی جدید در این منطقه خوانده می‌شود را در پیش گیرد، کاملا محتمل است که شاهد اوج گیری یک جنگ منطقه‌ای بزرگ باشیم.

در این راستا، احتمال دارد حزب الله لبنان، انصار الله یمن، گروه‌های مقاوت شیعی عراقی و جمهوری اسلامی ایران، به طور مستقیم وارد میدان درگیری خواهند شد و سعی در خنثی‌سازی سناریوهای صهیونیست‌ها خواهند داشت. سناریویی که بدون تردید برای محور مقاومت درمنطقه خطرناک است و این محور با هر ابزار ممکن بایستی به تقابل با آن بپردازد.

دولت‌های غربی در منطقه نظیر آمریکا، انگلیس و فرانسه نیز واکنش نشان خواهند داد و احتمال دارد درگیری‌های گسترده‌ای در منطقه رقم خورد. در قالب این سناریو نیز دستِ محور مقاومت به دلیل اشراف ژئوپلیتیکی در منطقه و جنگیدن در سرزمین و جغرافیای خود، بازتر از اسرائیل و متحدان غربی آن است.

با این حال، یک چنین جنگی تبعات گسترده‌ای را برای اقتصاد و سیاست جهانی نیز خواهد داشت و می‌تواند تا حد زیادی نقشی همچون جنگ اوکراین را در عرصه سیاست بین الملل بازی کند و تاریخ را به قبل و بعد از خود تقسیم‌بندی کند.

۴ آبان ۱۴۰۲ - ۱۵:۵۲
کد خبر: 48419

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha