به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، مؤسسه تحقیقاتی فیچ پیشبینی میکند که بایدن سیاست کنونی آمریکا در خاورمیانه و شمال آفریقا را به طور اساسی تغییر خواهد داد و برخی سیاستهای دولت اوباما را احیا خواهد کرد.
فیچ یکی از دلایل این پیشبینی را این میداند که بسیاری از اعضای تیم سیاست خارجی بایدن، پیشتر در دولت باراک اوباما و بیل کلینتون فعالیت کرده بودند.
رادار اقتصاد پیشتر تحلیل فیچ از نگاه جو بایدن به ایران و استراتژی احتمالی وی در خصوص برجام را در گزارشی مجزا که از اینجا قابل مشاهده است ارائه کرده بود.
بر اساس گزارش فیچ، بایدن مانند ترامپ به طور یکجانبه ایران را تحریم نخواهد کرد، از تخلفات حقوق بشری متحدان عرب چشمپوشی نمیکند و رابطه با فلسطینیان را قطع نمیکند. با این وجود، بایدن همچنان حمایت آهنین آمریکا از اسرائیل ادامه خواهد داد و تلاش جدی برای حل بحران فلسطین نخواهد کرد.
فیچ میگوید که البته فضای جهان و منطقه در سال ۲۰۲۱ با دوران اوباما متفاوت است و بایدن نیز باید بر همین اساس سیاست خود را تنظیم کند، اما به طور کلی بایدن تمایل چندانی به ورود نظامی به بحرانهای منطقه نخواهد داشت.
فیچ یکی از چالشهای بزرگ بایدن را مواجهه با این برداشت عمومی میداند که آمریکا به صورت تدریجی در حال خروج از خاورمیانه است، چرا که واشنگتن میخواهد حضور نظامی خود در منطقه را حفظ کند و درعینحال روابط قوی و نفوذ استراتژیک خود در خاورمیانه را حفظ کند.
بایدن با متحدان عرب چه خواهد کرد؟
به اعتقاد فیچ، بایدن شروط بیشتری برای شراکت آمریکا با کشورهای عربی خواهد گذاشت، اما مراقب خواهد بود که اختلاف بزرگ با متحدان اصلی آمریکا در منطقه به وجود نیاید.
بایدن قبلاً گفته که به پشتیبانی آمریکا از مداخله عربستان در یمن پایان خواهد داد و دستور خواهد داد رابطه آمریکا با عربستان مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد. بایدن عربستان را به خاطر حملاتی که منجر به کشتهشدن غیرنظامیان در یمن شده و نیز سرکوب سیاسی در داخل این کشور مورد انتقاد قرار داده است. این نشان میدهد که احتمالاً دولت بایدن پاسخ جدیتری به تخلفات حقوق بشری نسبت به ترامپ خواهد داد که شاید موجب شود فروش تسلیحات خاص به عربستان یا دیگر کشورهای شورای همکاری خلیجفارس با تأخیر همراه باشد یا به کلی ناممکن باشد.
مصر نیز باید بیشتر از قبل نگران قطع کمک نظامی آمریکا باشد. در نتیجه با درنظرگرفتن تمایل بایدن به کاهش تنش با ایران، روابط آمریکا با کشورهای عرب در منطقه (به استثنای معدودی از کشورها از جمله اردن) احتمالاً در مقایسه با چهار سال گذشته سردتر خواهد شد.
در عین حال ما انتظار داریم بایدن از دست زدن به اقداماتی که میتواند ضربه جدی به اتحادهای آمریکا در منطقه بزند خودداری کند. مطمئناً روابط آمریکا با کشورهایی چون عربستان سعودی، امارات و مصر هنوز اهمیت حیاتی برای آمریکا دارد که اهدافی استراتژیک چون مبارزه با تروریسم و مقابله با تهدید ایران، حفظ ثبات بازار انرژی و تجارت جهانی، و مقابله با نفوذ روسیه و چین دارد. به علاوه این کشورها بازاری بزرگ برای تسلیحات آمریکا و نیز منبع تأمین شغل و سرمایه برای آمریکاییها هستند.
البته اگر هم اتحاد آمریکا با حکومتهای عربی پابرجا بماند، عدم تمایل بایدن به حضور نظامی در منطقه موجب ترس اعراب از این میشود که شاید نتوان در مواقع بحرانی روی کمک آمریکا حساب کرد.
وبسایت کمپین بایدن به روشنی میگوید که وی به دنبال پایاندادن «جنگهای بیپایان» در خاورمیانه است و در دوران فعالیت به عنوان معاون رئیسجمهور نیز بارها مخالفت با مداخله نظامی را ابراز کرده است. این موضع با اظهارات ترامپ (و اوباما) هم جهت است و منعکسکننده دیدگاه عمومی آمریکاییها است: اکثر آمریکایی معتقدند که آمریکا باید حضور نظامی کمتری در جهان داشته باشد و سربازان باید از عراق و افغانستان به خانه بازگردند.
کشورهای عربی نیز ممکن است روند کاهش وابستگی امنیتی به آمریکا را سرعت ببخشند و روابط با دیگر قدرتهای بزرگ چون روسیه و چین را تقویت کنند و به نزدیک شدن به اسرائیل ادامه دهند. اعضای شورای همکاری خلیجفارس نیز ممکن است بعد از سه سال بحران دیپلماتیک نیاز به کاهش اختلافات را احساس کنند، هرچند اختلاف اعضا در خصوص نوع نگاه به گروههای سیاسی اسلامگرا ممکن است همچنان ادامه داشته باشد.
بایدن به حمایت جدی از اسرائیل متعهد خواهد بود
فیچ میگوید که بایدن سیاست آمریکا مبنی بر حمایت محکم از اسرائیل را ادامه خواهد داد. وبسایت کمپین بایدن به روشنی میگوید که دولت وی «تعهد آهنین به امنیت اسرائیل» را حفظ خواهد کرد و بایدن تصمیم ترامپ مبنی بر انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به اورشلیم را تغییر نخواهد داد. همچنین گرچه بایدن منتقد توسعه شهرکهای اسرائیلی در کرانه باختری است، اما او به روشنی ایده قطع کمک به اسرائیل در پاسخ به توسعه شهرکها را رد کرده است. بنابراین ما انتظار داریم روابط بین آمریکا و اسرائیل در دوران بایدن همچنان محکم باقی بماند، هرچند احتمال میرود به خاطر مسائل مختلف از جمله روابط دیپلماتیک ایران و آمریکا، دورههای تنش ملایم در روابط را داشته باشیم. در همین حال ارتباط شخصی بین بایدن و بنیامین نتانیاهو احتمالاً به گرمی رابطه ترامپ با نتانیاهو نخواهد بود، مسئلهای که ممکن است برای نتانیاهو در داخل اسرائیل مشکلساز شود.
بایدن احتمالاً تعامل دولت آمریکا با فلسطینیان را از سر میگیرد، اما تلاش جدیدی برای حلوفصل دائمی بحران فلسطین را از وی شاهد نخواهیم بود. بایدن قبلاً سخنانی در حمایت از «راهکار دودولتی» مطرح کرده است و خواهان احیای روابط آمریکا با فلسطینیان و کمک اقتصادی و امنیتی واشنگتن به آنها شده است. ما انتظار داریم بایدن به عنوان رئیسجمهور این وعدهها را اجرا کند تا حداقل حمایت جناح چپ حزب دموکرات را حفظ کند. بایدن همچنین ممکن است خواهان انجام پارهای اقدامات برای بهبود شرایط زندگی در کرانه باختری و غزه شود و تلاش کند تا تنش بین فلسطینیان و اسرائیل را کاهش دهد. اما بایدن چند بار نشان داده که امید چندانی ندارد رهبران اسرائیلی و فلسطینی تمایل به حصول صلح پایدار داشته باشند، بنابراین دولت وی احتمالاً تلاش جدی برای حل بحران را اولویت سیاست خارجی خود نخواهد دانست.
بایدن تمایل بسیار کمی خواهد داشت که آمریکا را به طور نظامی وارد بحرانهای خاورمیانه کند، البته به استثنای عملیاتهای ضد تروریستی. همانطور که پیشتر ذکر شد، بایدن وعده داده که به «جنگهای بیپایان» در خاورمیانه را پایان دهد و بارها در دوران فعالیت به عنوان معاون رئیسجمهور ضد مداخله نظامی در منطقه صحبت کرده است. اظهارات دانیل بنایم، مشاور خاورمیانهای بایدن نشان میدهد که وی تردید دارد آمریکا توان تأثیرگذاری جدی بر بحرانهای خاورمیانه را داشته باشد. بنابراین ما احتمال پایینی برای رشد قابلتوجه حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه در دولت وی قائل هستیم. با این وجود ما انتظار نداریم که بایدن خروج نیروهای آمریکایی از عراق را کلید بزند (مگر اینکه دولت عراق بخواهد)، یا ارتش آمریکا را از سوریه و دیگر پایگاههای آمریکا در منطقه خارج کند. بایدن به صراحت گفته که قصد دارد سربازان آمریکایی را در خاورمیانه نگاه دارد تا با گروههای تروریستی مقابله کند. باقیماندن نیروهای آمریکایی در منطقه ممکن است احتمال بروز اتفاقات دیگر را ایجاد کند.
اما تأکید بایدن بر دیپلماسی به عنوان ابزار اصلی سیاست خارجی و تمایل وی به چندجانبهگرایی در این حوزه، میتواند منجر به تقویت و هماهنگی بیشتر تلاشهای بینالمللی برای پایان مسالمتآمیز بحرانها در لیبی و یمن شود. به اعتقاد ما، احتمال وجود دارد که این تلاشها منجر به جدیتر شدن مذاکرات و در نتیجه حصول توافقات صلح شوند، هرچند که باید دانست این نتیجه اصلاً تضمین شده نیست و این اتفاقات تا حد زیادی به معادلات قدرت محلی و منطقهای بستگی دارند.
نظر شما