پارادوکس قیمت گذاری دستوری فولاد

بنگاههای فولادی سخت معترض مدیریت قیمت فروش فولاد تحت عنوان «قیمت گذاری دستوری» هستند. آنها می خواهند با بازار انحصاری تولیدات خود را به قیمت دلخواه متناسب با قیمت دلار مداخله ای (بیش از دو برابر قیمت واقعی) بفروشند، اما واقعیت ماجرا چیست؟

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد; ارزش روز سنگ آهن مصرفی تولید فولاد کشور بیش از ۴ میلیارد دلار و ارزش تولیدات واحدهای فولادی حدود ۸ میلیارد دلار است. سنگ آهن مانند نفت یا گاز حق همه مردم ایران است، اما سنگ آهن با قیمت های دستوری و پرداخت کمتر از ۱۰ میلیون دلار حق مالکانه دولتی در اختیار زنجیره تولید فولاد قرار می گیرد و به همین ترتیب قیمت گاز و برق و حمل و نقل ریلی و جاده ای واحدهای فولادی به صورت دستوری ریالی به مراتب زیر قیمتهای دلاری جهانی است. ارزش رانت های پرداختی به واحدهای فولادی بیش از ۴ میلیارد دلار برآورد می شود.

واحدهای فولادی با تمامیت خواهی توقع دارند که همه رانت های زنجیره فولاد به آنها تعلق گیرد و مردم و واحدهای پایین دستی سهمی نبرند. موارد زیادی وجود دارد که قیمتهای صادراتی پایین تر از قیمتهای داخلی می باشد که حتی منجر به اعمال آنتی دامپینگ بر روی واردات فولاد ایران شده است.

قیمت فولاد به عنوان یک کالای اساسی کلیدی بر روی قیمت همه چیز از تولید خودرو و ساختمان تا لوازم خانگی و مواد غذایی و حتی بودجه دولت (هزینه اجرای طرحهای عمرانی) تاثیرگذار است و یکی از کالاهای اساسی کلیدی در تعیین نرخ تورم به شمار می رود.  

قیمت دلاری که مبنای محاسبه قیمت فروش فولاد قرار می گیرد، واقعی نیست و مداخله ای است.

  راهکارها چیست؟

۱- قیمت گذاری آزاد بر اساس قیمتهای جهانی از سنگ معدن تا گاز و انرژی و آب و به تبع آن قیمتهای فروش (و به تبع آن درآمد ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی دولت و رفع کسری بودجه)

۲- استفاده از ظرفیت تشکلهای صنعتی و صنفی صنایع پایین دستی و توزیع کنندگان و همینطور مصرف کنندگان بزرگ مانند خودروسازان برای مدیریت قیمتها در طول زنجیره عرضه

 تولیدکنندگان فولاد با قدرت اقتصاد عظیمی که از محل رانتها حاصل شده تا کنون توانسته اند که از جیب مردم به منافع کلان برسند. 
از رئیس جمهور که در روز ملی صنعت و معدن معمولا حضور پیدا نمی کند، اما مشتری پر و پا قرص افتتاح طرحهای فولادی است تا معاون اول که حامی فولادی ها می باشد، جناح سیاسی کارگزاران که منافع اقتصاد کلانی در صنعت فولاد دارد، نمایندگان وکیل الخصولتی، اقتصادخوانده های مدعی بازار آزاد و رقابتی و رسانه های اقتصادی زرد لابی پرقدرتی را در جهت حمایت از ایحاد رانت و منافع کلان در تولید فولاد تشکیل داده اند.
اکنون باید دید که آیا بر سنت مالوف ۷ سال گذشته کماکان همه چیز بر وفق مراد تولیدکنندگان رانتی-خصولتی فولاد خواهد گشت؟

۴ آذر ۱۳۹۹ - ۲۱:۱۰
کد خبر: 8315

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha