جامساز: دولت برای تامین هزینه‌های خود نرخ ارز را دست کاری کرد/بانک مرکزی ظرفیت ایجاد تعادل در بازارها را ندارد چه بازار ارز چه سایر بازارها!

استاد اقتصاد گفت : دموکرات ها همواره مذاکرات را آنقدر طولانی و پر پیچ و خم می کنند که سالیان سال طول بکشد، اگر هم در برخی موارد به توافق برسند به تدریج و به سختی تحریم‌ها برداشته می شود که تأثیر زیادی در روند اقتصادی ایران نخواهد داشت، لذا ایران همچنان در سایه و انزوا خواهد ماند، تجارت خارجی روزبه‌روز تضعیف می‌شود، از این رو ایران باید به قدرت و فضای داخلی، به نیروی جوان و تحصیل کرده و ظرفیت های بومی و به اعتماد اجتماعی مردم تکیه کند.

گروه اقتصادکلان پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، روزهای خوب کاهش نرخ ارز به سرعت به پایان رسید. شاید کمتر کسی فکر می کرد به یک باره بازار ارز باز هم روند افزایشی قیمت را طی کند. بسیاری از گمانه زنی ها و تحلیل گران اقتصادی تاکید داشتند که حداقل تا یک ماه بعد از انتخاب آقای بایدن نرخ ارز مسیر کاهشی خواهد داشت اما این بساط دو سه روزه جمع شد، از خود صرافی بانک ملی و بازارهای آزاد ارز. محمود جامساز اقتصاددان و استاد دانشگاه دراین گفت و گو برخی دلایل کاهش و افزایش مجدد نرخ ارز را بعد از انتخابات آمریکا برای ما تبیین کرده است.

اصولا نرخ ارز بر اقتصاد ما بسیار تاثیر گذار است، علت این موضوع چیست ؟ و ارزیابی شما از سیاست های اقتصادی دولت چیست؟

نرخ ارز و تغییراتی که در نرخ ارز به وجود می‌آید یکی از متغیرهای اقتصادی است. اقتصاد ما تحقیقاً، اقتصاد کاپیتالیستی دولتی است، اقتصادی که بر هیچ منطقی استوار نیست، یعنی الزامات و ضوابط علم اقتصاد در آن رعایت نمی شود به همین علت است که تمام متغیرهای اقتصادی ما در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. فساد اقتصادی ریشه در تناقضات فکری دولت دارد، لذا اقتصادی که تحت تاثیر سیاست های داخلی و دیپلماسی خارجی است، همواره با نوسانات ارزی و شوک‌های اقتصادی برون مرزی در تلاطم است. در چنین شرایطی هیچ گاه به توانایی ها و ظرفیت های اقتصادی کشور توجه نمی شود، لذا تا کنون نتوانستیم از ظرفیت‌های اقتصادی کشور به درستی استفاده کنیم. با اینکه اقتصاد ایران ظرفیت های فیزیکی و انسانی بسیار زیادی دارد اما در طول چند دهه اخیر استفاده درستی از آن به عمل نیامده و تصمیمات اتخاذ شده به نفع دولت و اهداف سیاسی و ایدئولوژیک دولت بوده از این رو شاهد بودیم که تامین منافع دولت همواره بر منافع و مصالح ملی و عامه مردم ترجیح داده شده است. به همین دلیل ما در سایر بازارها اعم از بازار ارز، بازار کالا، بازار کار، بازار پول همواره با مشکلات و معضلاتی روبرو بوده‌ایم. سیاست‌های اتخاذ شده دولت در جهت کاهش ارزش پول بوده است، سیاست های پولی بانک مرکزی که در حقیقت باید در راستای تثبیت قدرت پول ملی باشد در اثر سیاست های بودجه ای و تامین کسری بودجه و استقراض از بانک مرکزی و ایجاد نقدینگی بسیاری که به سمت تولید حرکت نکرده همیشه در جهت کاهش ارزش پول ملی رقم خورده است.

نقش دولت در کاهش یا افزایش نرخ ارز و سایر متغیرهای اقتصادی تاثیر گذار بر بخش های مختلف اقتصاد و زندگی مردم را چندان قابل قبول نمی دانید؟ در این باره توضیح بیشتری بدهید؟

وقتی ارزش پول ملی کاهش می یابد مسلماً ارزش ارزهای دیگر در مقابل پول ملی افزایش قیمت می یابد. اما نمی توان تمام تغییرات ارزی را به حساب تحریم ها یا بر گردن سیاست‌های بانک مرکزی گذاشت. متاسفانه اقتصاد ایران در سال های اخیر با تنگناهای شدید مالی مواجه شده است، یعنی حالت انزوا و  جزیره ای به خود گرفته است، لذا نگاه برون گرایی به اقتصاد وجود ندارد، تعاملات خارجی به حداقل رسیده، پول ملی به حدی بی ارزش شده که تا کنون چنین افتی را تجربه نکرده است، افت ارزشی که منجر به کاهش قدرت خرید جامعه شده و از همه بدتراعتماد جامعه که بزرگترین سرمایه اجتماعی است را نابود کرده لذا مردم به دولت اعتماد چندانی ندارند. سیاست‌های اتخاذ شده توسط دولت کارآمد نبوده و وعده وعیدهای داده شده توسط دولت نفعی به مردم نرسانده است، بنحوی که سبد معیشتی مردم روز به روز خالی تر شده و پتانسیل اعتراضی جامعه را افزایش داده است. نتیجه سیاست های غلط اقتصادی دولت از دست رفتن رفاه نصفه نیمه مردم شده است. متأسفانه دولت نتوانسته به وظیفه اصلی خود که تامین مالی، جانی  رفاه و آسایش افراد جامعه است جامه عمل بپوشاند، به همین دلیل  انتظارات تورمی و روانی و عدم پیش‌بینی آینده و نگرانی از آینده سبب می شود که مردم با شنیدن یک خبر به زعم آنها مثبت واکنش نشان دهند و خبر مثبت خوش‌بینی موقتی در جامعه ایجاد کند و منجر به کاهش نرخ ارز شود.یک خبر ناموافق هم می تواند منجر به افزایش قیمت ارز در بازار شود، مثل نتیجه انتخابات آمریکا.

اما دولت معتقد است اصولا اقتصاد ما از مسائل آمریکا مثل همین انتخابات تاثیر نمی گیرد اما در ظاهر حداقل اثر انتخابات را روی بازار ارز دیدیم، تحلیل شما از این موضوع چیست؟

با اینکه دولتمردان ما همیشه منکر این واقعیت هستند که تغییرات سیاسی در کشوری مثل آمریکا که بزرگترین قدرت اقتصادی جهان است و یک چهارم تولید ناخالص داخلی را در جهان برعهده دارد در ایران هیچ تاثیری ندارد اما نه تنها در ایران بلکه در کل جهان تاثیر گذار است، لذا نمی‌توانیم بگوییم انتخابات آمریکا هیچ تأثیری در وضعیت اقتصادی ما نمی گذارد. به هر حال از زمان گروگان گیری دیپلمات های آمریکایی که ایران تحت تحریم قرار گرفت و افزایش تحریم ها در دوره احمدی نژاد و پس از خروج ترامپ روند تحریم های حداکثری اعمال شد وبا افزایش تحریم ها در دوره آقای ترامپ اقتصاد ایران سیر نزولی را طی کرد و به دلیل کاهش تولید ناخالص داخلی درآمدهای ملی کاهش یافت، به تبع این وضعیت با کاهش اشتغال، افزایش بیکاری و تنگ شدن عرصه اقتصادی بر مردم مواجه شدیم. تشدید تحریم ها و تحریم های بانکی منافذ ورودی دلار به روی ایران را روز به روز بیشتر بست و دسترسی به ارزهای خارجی را برای ما محدود و محدود تر کرد. اقتصاد ایران به دلیل رشد منفی کوچک و کوچکتر شد، لذا نمی توان منکر تاثیرات اقتصادی تحریم ها شد.  البته سیاست های داخلی هم وضعیت تحریمی را سخت تر کرد . به هرحال تحریم‌های اقتصادی تاثیر بسیار قابل توجهی علاوه بر سیاست های داخلی و سیاست‌های خارجی ما بر روی اقتصاد ما گذاشت که تبلور آن را امروز در نرخ ارز شاهد هستیم. 

تاثیر نتیجه انتخابات آمریکا در کاهش نرخ دلار چقدر بود؟

برخی از سیاستمداران و مردم منتظر گشایشی در اقتصاد یا بازگشت امریکا به برجام بودند،بنابراین بنحوی منتظر لغو تحریم ها هستند. با توجه به اینکه برجام در زمان دموکرات‌ها منجر به توافق ۵+۱ شداین امید وجود داشت که با پیروزی و بازگشت دموکرات ها به قدرت، برجام عملیاتی شود. براساس وعده آقای بایدن نسبت به بازگشت به برجام در باغ سبزی به روی ما گشوده شد لذا مردم فکر کردند که شاید  مجدداً بتوانیم تعامل با کشورهای خارجی مخصوصا طرف های سابق تجاری را داشته باشیم. اولین واکنش چنین تفکر و برداشتی کاهش نرخ ارز بود. در روزهای انتخابات‌ آمریکا وقتی  آرای آقای ترامپ بیشتر بود، نرخ ارز بالاتر می رفت و وقتی بازارها متوجه  عقب افتادن آقای ترامپ و پیشی گرفتن آقای بایدن شدند نرخ ارز پایین آمد.

چرا نرخ ارز به سرعت افزایش یافت و مدت کوتاهی حداقل بیش از یک هفته روند کاهشی نداشت؟

 البته  پایین بودن و بالا بودن نرخ ارز کاملاً موقتی است، قیمت ارز در حال حاضر ناشی از مسائل دیگری است که انتظارات تورمی و  روانی مردم هم در آن تاثیر گذار است، کما اینکه با توجه به شکایات ترامپ و دستور دادستان کل به برخی از ایالت ها برای شمارش آرا و اینکه هنوز  کشورهایی مثل چین، روسیه، برزیل و مکزیک و... آقای بایدن را به رسمیت نشناخته اند چون نتایج انتخابات آمریکا به طور رسمی اعلام نشده، دیدیم که تغییرات انتظارات مردمی موجب افزایش نرخ ارز شد. 

آیا دولت و بانک مرکزی قادر به کاهش یا تثبیت نرخ ارز در وضعیت کنونی هستند؟

 بانک مرکزی در حال حاضر برای تثبیت نرخ ارز عملا قادر به انجام کاری نیست. بانک مرکزی طی سال های گذشته موفق به مدیریت شناوری ارز نشد، به‌گونه ای که نرخ ارز در دو سه سال اخیر  تقریباً به طور جهشی حرکت کرد و حتی از مرز ۳۰ هزارتومان هم عبور کرد. دولت یا بانک مرکزی که کنترل ارز و نظارت بر تغییرات ارزی را برعهده دارند به علت خالی بودن خزانه و کاهش درآمدهای ارزی قدرت تزریق ارز را به بازار به حد لازم ندارند لذا نمی توانند بازار را کنترل کنند. البته نمی توان گفت دولت عامل افزایش نرخ ارز نبوده است. دولت برای تامین هزینه‌های خود نرخ ارز را دست کاری کرد. اما بعد از این تغییرات نرخ ارز از کنترل دولت خارج شد و قیمت ارز به صورت جهشی افزایش یافت. کاهش یا افزایش نرخ ارز در حال حاضر ربط چندانی به سیاست‌های بانک مرکزی ندارد، اصولاً بانک مرکزی ظرفیت ایجاد تعادل در بازارها را ندارد چه بازار ارز، چه سایر بازارها. 

اگر آقای بایدن منتخب نهایی مردم آمریکا باشد، با توجه به وعده داده شده برای بازگشت به برجام آیا امیدی به تغییرات اقتصادی درکوتاه مدت به نفع رشد اقتصادی ایران هست؟

ما نباید منتظر اقدامات یا تغییرات سیاست‌های آمریکا باشیم، به این دلیل که سیاست های آمریکا یا سیاست های خارجی به  سرعت قابل تغییر نیستند. آقای ترامپ تا ٣٠ ژانویه روی کار است و تلاش می کند هر هفته  تحریم‌های جدیدی را علیه ما اعمال کند، وی می کوشد  تحریم ها را به گونه ای اعمال کند که برداشتن آنها سالها طول بکشد. آقای بایدن هم گفته است به برجام برمی گردد، اما برجام  دیگر برجام سابق نیست که فقط مسئله هسته‌ای و دسترسی به بمب اتم یا سانتریفیوژها یا کیک زرد و مسائلی از این قبیل در آن  مطرح باشد. مسلما دموکرات ها گزینه های دیگری از حضور ایران در منطقه تا مسائل کشورهای خاورمیانه و  موشکی و دشمنی با آمریکا را در برجام جدید مورد نظر خود لحاظ می کنند. حتی اگر آقای بایدن آماده مذاکره باشد شروطی را پیش پای دولت ایران می گذارد که اصولا با اعتقادات ایران مغایرت دارد و احتمالاً مورد قبول قرار نمی گیرد و قطعا در ایران اجماعی برای موافقت با خواسته های آمریکا صورت نمی گیرد، ضمن اینکه دموکرات ها همواره مذاکرات را آنقدر طولانی و پر پیچ و خم می کنند که سالیان سال طول  بکشد، اگر هم در برخی موارد به توافق برسند به تدریج و به سختی تحریم‌ها برداشته می شود که تأثیر زیادی در روند اقتصادی ایران نخواهد داشت، لذا ایران همچنان در سایه و انزوا خواهد ماند، تجارت خارجی روزبه‌روز تضعیف می‌شود، از این رو ایران باید به قدرت و  فضای داخلی، به نیروی جوان و تحصیل کرده و ظرفیت های بومی و به اعتماد اجتماعی مردم تکیه کند.  به هر حال وقت آن رسیده که اقتصاد ایران در زنجیره اقتصاد جهانی قرار بگیرد. این کار نیازمند تغییر اندیشه سیاستمداران است تا برای ارتباط با دنیا راهکارهای اجرایی و عملی بیاندیشند

۲۳ آبان ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۶
کد خبر: 6378

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha