ندری:دولت و بانک مرکزی عامل تشدید تورم اند/بانک مرکزی سیاست پولی خاصی ندارد!

عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق علیه السلام گفت : وقتی رئیس بانک مرکزی می گوید که قصد افزایش نرخ سود بانکی را ندارد مشخص است که سیاست پولی خاصی ندارند چرا که یکی از سیاست پولی می تواند افزایش نرخ بهره باشد، و چون سیاستهای پولی با وقفه ی زمانی چند ماهه ای تاثیر گذارند، وقتی نرخ بهره در بهمن ماه کاهش داده می شود، اثرات خود رادر تابستان یا پاییز نشان می دهد، الان هم اگر نرخ بهره افزایش داده شود اینگونه نیست که بلافاصله روی نرخ تورم تاثیر بگذارد و منجر به کاهش فوری نرخ تورم شود، به هر حال اگر نرخ تورم افزایش داده شود چند ماه دیگر اثر آن روی نرخ تورم قابل مشاهده است.

گروه اقتصاد کلان پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد; تورم نقطه به نقطه مهر ماه سال ۹۹به بیش از ۴۱درصد رسیده و بالاترین تورم ماهانه ۶۰ سال اخیر نیز در این ماه به ثبت رسیده است، تورمی که در دهه های گذشته بی سابقه بوده است. نرخ تورمی که توسط مرکز آمار عنوان شده بازگو کننده عملکرد دولت و بانک مرکزی در حوزه های مختلف است. بررسی های میدانی نشان می دهد نرخ تورم اعلام شده کمتر از لمس واقعیتی به نام تورم است که روی برچسب قیمت ها دائما در حال تغییر است اما اگر حتی بسیار خوشبینانه به این آمار مرکز آمار اعتماد کنیم باز هم وضعیت معیشتی مردم نگران کننده است. کامران ندری اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق علیه السلام دراین بحث نگاهی دارد به سیاست هایی که منجر به این وضعیت تورمی شده است.

از نظر شما چه عواملی زمینه ساز افزایش تورمی شده که مرکز آمار برای مهر ماه سال جاری نرخ آن را بیش از ۴۰ درصد اعلام کرده است؟

با اینکه مرکز آمار ایران نرخ رشد تورم را ۴١.۴ درصد در مهر ماه سال جاری به نسبت مهر ماه سال ٩٨ افزایشی عنوان کرده است اما نرخ رشد تورم نه در مهر ماه امسال بلکه در ماه های قبل هم روند افزایشی داشت. اصلا از ماه های گذشته معلوم بود با سیاست های پولی و مالی که بانک مرکزی و دولت در پیش گرفته تورم شدیدی در پیش رو خواهیم داشت، سیاست هایی که سالهاست منجر به رشد بالای نقدینگی شده و سیاست کاهش نرخ بهره بانکی از سال گذشته و اردیبهشت ماه سال جاری که منجر به کاهش نرخ سود سپرده‌های بانکی شد همه و همه مشخص بود با وقفه زمانی کوتاهی به صورت قابل ملاحظه ای روی تورم تاثیر می گذارد. از سوی دیگر بحث انتخابات آمریکا و تلاش های آقای ترامپ قبل از انتخابات برای تشدید تحریم ها نیز روند تورمی و به تبع آن انتظارت تورمی را افزایش داد. در واقع یک سری اخبار ناشی از تشدید تحریم ها توسط آقای ترامپ نیز به این تورم دامن زد. مساله دیگری که در مهر ماه با آن مواجه بودیم تنش های مختلف در بازار ارز بود که به دلیل مشکلات ناشی از بازگشت ارز صادرات غیر نفتی روند افزایشی را بر بازار ارز حاکم کرد، بنابراین این مساله هم مزید بر علت شد. قطعا همه ی این موارد دست به دست هم داد تا نرخ تورم ماهیانه به ٧ درصد برسد و چنین تورمی را در سال ٩٧ هم تجربه کردیم، اما به هر حال نرخ ٧ درصد بسیار بالاست.

آیا راهکاری برای نجات از تورمی که پایان نمی پذیرد وجود دارد؟

 اقتصاد کشور درگیر یک بیماری مزمن است همه ی عواملی که از آن نام بردم از نرخ بالای نقدینگی و پایین بودن نرخ بهره بانکی دلایل اصلی تورم مزمن و مستمر دراقتصاد ایران به شمار می روند وقتی مسائل هیجانی و روانی تحریمی یا عدم بازگشت ارز و ضعف بانک مرکزی به دلیل بازنگشتن ارز حاصل از صادرات غیرنفتی در سمت عرضه ارز اتفاق می افتد هیچ گریزی از تورم نیست هر چند که برای درمان هر دردی دوایی است اما به شرط استفاده به موقع و درست از آن. 

آیا هیجانات روانی سیاسی مثلا انتخابات آمریکا می تواند در تغییر نرخ تورم یا ثبات وضعیت اقتصادی تاثیر گذار باشد؟

یکی از این دردها در اقتصاد ما انتظارات تورمی است که اگر فروکش کند نتایج خوبی در سطح نرخ تورم به جا می گذارد. مردم به صورت روانی با توجه به پیشتازی آقای جوبایدن نسبت به رقیب خود آقای ترامپ امیدوار به برگزیدن آقای بایدن و نتایج انتخابات آمریکا هستند لذا شاهد هستیم که فعلا امیدواری نسبی بین فعالین اقتصادی به انتخاب آقای بایدن ایجاد شده که تاثیرات مثبت آن در کاهش نرخ ارز مشهود است. بالاخره همین آثار روانی مثبت در اقتصاد خوب است. اگر نتیجه انتخابات آمریکا روی کار آمدن آقای بایدن باشد حتما در مقطع زمانی کوتاهی با کاهش و افت نرخ ارز مواجه می شویم آن هم به صورت قابل ملاحظه ای، ضمن اینکه قیمت ها به شدتی که در مهر ماه افزایش یافت، بالا نمی رود. 

اگر نخواهیم به هیجانات آنی بازار توجه کنیم، و برای حل مساله تورم به دنبال راهکارهای بلند مدت باشیم چه مواردی را توصیه می کنید؟ 

اگر بخواهیم اقدام موثرتری انجام دهیم در میان مدت افزایش نرخ بهره بین بانکی و افزایش نرخ بهره به صورت کلی و کنترل رشد نقدینگی باید جزء اولویت های مدیریت اقتصادی باشد اگر این موارد لحاظ شود در ماه های آینده از شدت تورم کاسته می شود. 

اما بعد از اینکه رسانه ها درباره افزایش نرخ سود بانکی اطلاع رسانی کردند، آقای همتی اعلام کرد که برنامه ای برای افزایش نرخ سود بانکی ندارند، یعنی نباید به کاهش نرخ تورم در ماه های بعد امیدوار بود؟ 

 بله همین گونه است. وقتی نرخ سود بانکی افزایش نیابد نمی توان انتظار داشت که نرخ تورم به میزان مورد نظر مردم کاهش بیابد. 

سیاستهای پولی و مالی و نقش این سیاست ها را در افزایش نرخ تورم در مهر ماه سال جاری چگونه ارزیابی می کنید؟ 

وقتی رئیس بانک مرکزی می گوید که قصد افزایش نرخ سود بانکی را ندارد مشخص است که سیاست پولی خاصی ندارد چرا که یکی از سیاست پولی می تواند افزایش نرخ بهره باشد، و چون سیاستهای پولی با وقفه ی زمانی چند ماهه ای تاثیر گذارند، وقتی نرخ بهره در بهمن ماه کاهش داده می شود، اثرات خود رادر تابستان یا پاییز نشان می دهد، الان هم اگر نرخ بهره افزایش داده شود اینگونه نیست که بلافاصله روی نرخ تورم تاثیر بگذارد و منجر به کاهش فوری نرخ تورم شود، به هر حال اگر نرخسود بانکی افزایش داده شود چند ماه دیگر اثر آن روی نرخ تورم قابل مشاهده است. به هر حال خود دولت و بانک مرکزی با همین سیاست های پولی و مالی عامل اصلی تشدید تورم دراقتصاد به شمار می‌روند. سیاست مالی به دلیل اینکه دولت کسری بودجه دارد قابل اجرا نیست، خود همین کسری بودجه یکی از عوامل و دلایل رشد بالای نقدینگی در اقتصاد بوده و خواهد بود. و سیاست پولی آن چیزی که ما تا کنون از عملکرد بانک مرکزی دیدیم کاهش نرخ بهره بوده که آثار و تبعات تورمی دارد. به دلایلی مثلا ناترازی بانک‌ها که آقای همتی بدان اشاره کردند، یا برای حمایت از بازار سرمایه، دولت و بانک مرکزی تمایلی به افزایش نرخ بهره ندارند، بنابراین وقتی نمی خواهند نرخ بهره را افزایش دهند یعنی اولویت و هدف دولت فعلا حمایت از بازار سرمایه است نه کاهش تورم، یا هدف این است که تسهیلات ارزان قیمت به تولید کننده بدهند اگر موضوع حمایت از تولید یا حمایت از بازار سرمایه درست باشد آن زمان کنترل و کاهش نرخ تورم هدف سوم و چهارم بانک مرکزی می شود، بنابراین هزینه حمایت از بازار سرمایه و هزینه حمایت از تولید کننده و پرداخت تسهیلات ارزان قیمت به تولید کنندگان تورمی می شود که در حال حاضر وجود دارد. 

به هر حال دولت باید به دنبال یک راهکار و نسخه قابل قبول برای ترمیم چالش های اقتصادی بخصوص مسأله تورم باشد اما به نظر می‌رسد اینگونه نیست، تحلیل شما از این شرایط چیست؟ 

در اقتصاد نمی توان همه چیز را با هم داشت، اگر اولویت اول دولت، حمایت از تولید و پرداخت تسهیلات ارزان به تولیدکنندگان است باید دنبال این مساله برود چرا که حمایت از تولید، حمایت از اقتصاد است اما وقتی اولویت اول حمایت از بازار سرمایه شد، طبعا هزینه تورمی آن به مردم وارد می شود، لذا دولت باید تصمیم بگیرد که هدف معیشت مردم و حمایت از تولید و ایجاد اشتغال است یا هدف حمایت از بازار سرمایه است. مردم عادی از بورس سودی نمی برند فقط هزینه آن را پرداخت می کنند، کسانی سود می برند که سرمایه گذاران بازار سرمایه هستند، قطعا سهامداران بخصوص قدیمی تر ها تا کنون به شدت از بازار سرمایه منتفع شدند، شاخص را نگاه کنید متوجه می شوید که از شب عید شاخص از ۵۰۰ هزار واحد، علی رغم افت های مرداد به بعد اکنون روی ١ میلیون و ٣٠٠ هزار رسیده است، یعنی تقریبا می توان گفت شاخص دو و نیم برابر شده و کسانی که در بازار سرمایه بودند در همین شش ماه به طور میانگین بازدهی قابل ملاحظه ای به دست آورده اند، کسانی که وقتی شاخص ۲ میلیون بود سهم خود را فروختند که از بازار سرمایه به شدت سود کردند، منتهی هزینه ی این نوع حمایت دولت تورم بالایی است که الان همه ی مردم تحمل می کنند، هم کسانی که در بازار سرمایه بوده یا هستند و هم مردمی که اصلا کاری با بورس ندارند. متأسفانه مشخص نیست چه کسانی پشت این قضایا هستند اما پول زیادی دربازار سرمایه است که بر بسیاری مسائل اقتصادی تاثیر می گذارد.

۷ آبان ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۰
کد خبر: 4379

برچسب‌ها

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha