بازی عربستان با کارت چین در برابر آمریکا از نگاه اکونومیست

سعودی‌ها اکنون از چین به‌عنوان کارتی در برابر آمریکا استفاده می‌کنند که از نظر آنها شریکی غیرقابل اعتماد شده‌است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، حال و هوای شبه جزیره عربستان پریشان و آشفته بود. پس از یک افزایش ناگهانی قیمت نفت، بهای این کالا به دلیل اقتصادی کشورهای ثروتمند کاهش یافت. درگیری‌هایی که در خلیج فارس آغاز شد، عربستان سعودی را نگران حملات به میادین نفتی و مشتاق خرید موشک‌های بالستیک برای ایجاد بازدارندگی در برابر رقبای خود کرد. یک شاهزاده جوان و قدرتمند سعودی که از سوی آمریکا طرد شده‌بود، به چین روی آورد و قراردادی محرمانه با پکن امضا کرد تا سلاح‌های مورد نیاز خود را از این کشور تامین کند.

اگر این داستان حس «دژاوو» را برمی انگیزد، کاملا درست است. این اتفاق چهار دهه پیش رخ داد و منجر به برقراری روابط چین و عربستان در سال ۱۹۹۰ شد. بسیاری اثرات آن رویداد امروز ملموس شده‌است، زیرا شی جین پینگ در ۷ دسامبر برای دومین بار وارد عربستان سعودی شد.

البته همه چیز مثل هم نیست. برخلاف دهه ۱۹۸۰، عربستان سعودی و همسایگان خلیج فارس در حال حاضر روابط تجاری قوی با چین دارند. با این تفاوت که سعودی‌ها اکنون از چین به‌عنوان کارتی در برابر آمریکا استفاده می‌کنند که از نظر آنان در دهه گذشته به شریکی غیرقابل اعتماد برای ریاض تبدیل شده‌است.

چالش کشورهای خلیج فارس این است که چگونه بین این دو دیدگاه نسبت به چین توازن برقرار کنند. اولی به طرز فزاینده‌ای فریبنده شده است. چین یک بازار بزرگ صادراتی و منبع اصلی سرمایه‌گذاری در خلیج فارس است. دومی، که در آن چین به عنوان یک محافظ استراتژیک در برابر آمریکای متغیر عمل می‌کند، کمتر اغوا کننده است: چین جایگزین آسانی نیست. علاوه بر این، رهبران خلیج‌فارس از آن بیم دارند که روند بازی گرفتن آنان از یک قدرت در برابر قدرتی دیگر، روند طرد شدن آنان از سوی واشنگتن را تسریع کند.

با روابط اقتصادی کشور خلیج فارس با چین شروع کنید که در حال رشد است. مساله انرژی همچنان موضوع اصلی است. سال گذشته ۵۱ درصد از واردات نفت چین از کشورهای عربی و چهار پنجم آن از سوی پادشاهی‌های شش عضو شورای همکاری خلیج فارس بود. در ماه نوامبر، سینوپک، یک غول انرژی دولتی، قراردادی ۲۷ ساله برای خرید گاز طبیعی مایع از قطر امضا کرد که طولانی‌ترین قرارداد چنین گازی تا کنون است.

مؤسسه امریکن انترپرایز، یک اندیشکده مستقر در واشنگتن، می‌نویسد که از سال ۲۰۰۵، چین قراردادهای سرمایه گذاری و قراردادهای ساخت‌وسازهای عظیمی را با کشورهای عربی به ارزش ۲۲۳ میلیارد دلار امضا کرده‌است. ۵۲ درصد از مجموع کل این قراردادها مربوط به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بوده است. (بقیه در کشورهای الجزایر، مصر و عراق سرمایه‌گذاری شده‌است.). سرعت این معاملات در اواخر دهه ۲۰۱۰ افزایش یافت. اگرچه این روند از آن زمان به دلیل بیماری همه‌گیری ویروس کووید و رکود سرمایه‌گذاری چین در سراسر جهان کند شده است، اما چین همچنان خلیج فارس را منطقه‌ای امیدوار کننده و مهم می‌داند. در نیمه اول سال ۲۰۲۲، در عربستان سعودی ۵.۵ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری و قرارداد از طریق پروژه کمربند و جاده چین انجام شد که بیش از هر کشور دیگری است.

بیشتر این سرمایه‌گذاری‌ها بر محور انرژی استوار است. تجارت نیز بیشتر از جنس نفت است: واردات چین از منطقه تقریباً به طور کامل شامل محصولات پتروشیمی و سایر کالاها است. کشورهای حاشیه خلیج فارس مایلند اقتصاد خود را از نفت دور کنند و چین را به عنوان یک شریک کلیدی در این مسیر می‌بینند. پکن سال گذشته به بخش هتل‌ها در عمان و خودروسازی در عربستان سعودی پول تزریق کرد. با این حال، چنین پروژه‌هایی هنوز در ابتدای راه هستند و سرمایه گذاری غیرنفتی همچنان کند است.

هیچ کدام از این اتفاقات باعث خشم زیاد در آمریکا نمی شود. این روابط رو به رشد خلیج فارس با چین در بخش‌های استراتژیک است که سیاستمداران مستقر در واشنگتن را نگران می‌کند: مخابرات، امنیت و به طور فزاینده‌ای قابلیت دفاعی. کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، مشتریان مشتاق «هوآوی»، غول مخابراتی چین که تحت تحریم‌های آمریکا قرار دارد، هستند و خوشحالند که با شرکت‌هایی مانند SenseTime، که یک شرکت هوش مصنوعی است و به دلیل نقشش در جاسوسی از اویغورها در سین کیانگ در لیست سیاه آمریکا قرار گرفته‌است، تجارت کنند. در سپتامبر، یک شرکت متعلق به صندوق سرمایه‌گذاری دولتی عربستان سعودی، سرمایه‌گذاری مشترک ۲۰۷ میلیون دلاری با SenseTime را برای ساخت یک آزمایشگاه هوایی در این کشور اعلام کرد.

چین همچنین پهپادهای مسلح به امارات متحده عربی فروخته است که از آنها در میدان‌های جنگ در سراسر منطقه استفاده می‌کند. در ماه مارس یک شرکت سعودی قراردادی را با یک غول دفاعی دولتی چین برای تولید پهپاد در این کشور امضا کرد. مقامات اطلاعاتی آمریکا می‌گویند چین به عربستان سعودی در ساخت موشک های بالستیک نیز کمک می کند.

ماه گذشته در گفت و گوی منامه، که یک رویداد امنیتی سالانه در بحرین است، مقامات آمریکایی سخنان هشدارآمیزی به زبان آوردند. برت مک‌گورک، مشاور رئیس‌جمهور در خاورمیانه، گفت: «همکاری رو به رشد با چین در منطقه، «سقفی» بر روابط با آمریکا خواهد گذاشت.»

یک مقام آمریکایی دیگر از وجود اختلاف بر سر تنش با ایران خبر داد.

استقبال ریاض از شی جین‌پینگ نسبت به جو بایدن، گرم‌تر بود. سفر بایدن به عربستان که اولین سفر او به عنوان رییس‌جمهور به شمار می‌رفت، نتیجه‌ای ناامیدکننده برای بایدن به همراه داشت: قیمت‌های نفت بالا و انتخابات میان‌دوره‌ای آمریکا در راه بود و بایدن به کمک نیاز داشت. سعودی‌ها او را دست خالی به خانه فرستادند. پس از گذشت بیش از یک سال از سردی روابط طرفین، سعودی‌های تمایلی برای بخشندگی نداشتند.

برخلاف بایدن، «شی» احتمالاً با مجموعه‌ای از قراردادهای سرمایه‌گذاری بزرگ و سایر بیانیه‌هایی که حکایت از موفقیت این سفر دارند، به خانه باز خواهد گشت. او جریان این سفر سه روزه با رهبران عربستان سعودی از جمله محمد بن سلمان، ولیعهد و حاکم حقیقی این کشور دیدار کرد. او همچنین نشستی با سران کشورهای خلیج فارس و دیداری دیگر با شخصیت‌هایی از سراسر جهان عرب داشت.

مقامات سعودی اصرار دارند که هیچ یک از اینها به معنای پس زدن آمریکا نیست: مقامات ریاض می‌گویند چین کشور مهمی است و باید چنین روابطی با آن برقرار کرد. با این حال، تیم بایدن روابط پیچیده‌ای با عربستان سعودی داشته و چین را رقیب اصلی خود می‌داند. استقبال بی‌نظیر از «شی» - بر خلاف استقبال سرد بایدن - در واشنگتن خوشایند نخواهد بود.

در محافل خصوصی، مقامات خلیج فارس می‌گویند از سیاست نامنسجم آمریکا در منطقه خشمگین هستند. سه رئیس‌جمهور اخیر آمریکا درباره کاهش نقش آمریکا در خاورمیانه صحبت کرده‌اند، اما در عین حالل نمی‌خواهند قدرت‌های دیگر با خروج آمریکا نفوذ زیادی پیدا کنند. این سرخوردگی در میان کشورهای خلیج فارس قابل درک است.

اما آمریکا هم همینطور. شورای همکاری خلیج فارس از اینکه آمریکا به اندازه کافی برای محافظت از آن در برابر ایران، رقیب سرسخت اعراب خلیج فارس، که چین سال گذشته یک قرارداد «مشارکت راهبردی» ۲۵ ساله با آن امضا کرد، انجام نداده است، شاکی هستند. «شی» یکی از معدود رهبرانی است که اهرم‌هایی واقعی در برابر ایران دارد. بیشتر نفت صادر شده از بنادر ایران، بدون توجه به تحریم‌های آمریکا، به پالایشگاه های چین می‌روند. با این حال، او تمایلی به استفاده از آن برای اعمال فشار بر دولت ایران ندارد.

حاکمان خلیج فارس که به دلیل افزایش قیمت نفت و اقتصادهای رو به رشد تقویت شده‌اند، احساس اعتماد به نفس می‌کنند: آنها فکر می‌کنند اکنون لحظه‌ای فرارسیده که از زیر سایه آمریکا خارج شوند. بایدن باید نقش فزاینده چین در منطقه را بپذیرد. اما هر دو طرف باید بدانند که اکنون مانند دهه ۱۹۸۰، چین نمی‌تواند به طور کامل جایگزین آمریکا در خلیج فارس شود.

منبع: اکونومیست

۱۹ آذر ۱۴۰۱ - ۱۱:۱۹
کد خبر: 36464
منبع: فردای اقتصاد

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha