بخشی از اعتراضات اجتماعی نتیجه بی توجهی به کسب وکار و تولید است/ صاحبان کسب و کارها حاضر نیستند حتی به اندازه استهلاک خود سرمایه گذاری کنند

کارشناس و تحلیلگر اقتصادی گفت: چرا مسوولین در قبال رفاهی که روز به روز نسبت به قبل آب می رود کاری صورت نمی دهند و چاره ای نمی اندیشند؟ آیا مسوولی به این سوال جدی پاسخ داده که به چه قیمتی رفاه مردم به شدت از دست رفته است؟ آیا انداختن مشکلات به گردن تورم، باز کردن راه فراری برای به عهده نگرفتن بی مسوولیتی و عدم مدیریت درست اقتصاد ایران نیست؟

گروه اقتصاد کلان پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، میثم رادپور کارشناس اقتصادی در خصوص رابطه بین اعتراضات و مدیریت اقتصادی به رادار اقتصاد گفت: به نظر می رسد برای شانه خالی کردن از آنچه بر سر اقتصاد کشور آورده اند برخی با فرافکنی اینگونه عنوان می کنند که مشکل از مدیریت اقتصاد ایران است.قطع به یقین باید تکلیف خود را در این موضوع مشخص کنیم که آیا مشکلات حل نشدنی اقتصاد ایران از مدیریت است یا از روی کار نبودن مدیران دلسوز و آگاه؟

وی در این باره خاطر نشان کرد: آیا در ایران به اندازه عراق حتی افغانستان که نرخ تورم کمتری نسبت به ما دارند استاد اقتصاد یا مدیر به معنای واقعی نداریم که بتواند اقتصاد ایران را مدیریت کند؟ آیا کمبود نیروی متخصص و مدیر لایق ما به حدی جدی است که نسبت به کشورهای همسایه دراین موضوع عقب هستیم؟ یا اجازه روی کار آمدن و نسخه پیچی های واقعی که اقتصاد ایران را نجات می دهد، داده نمی شود؟

میثم رادپور در این باره بیان داشت: چرا مسوولین در قبال رفاهی که روز به روز نسبت به قبل آب می رود کاری صورت نمی دهند و چاره ای نمی اندیشند؟ آیا مسوولی به این سوال جدی پاسخ داده که به چه قیمتی رفاه مردم به شدت از دست رفته است؟ آیا انداختن مشکلات به گردن تورم، باز کردن راه فراری برای به عهده نگرفتن بی مسوولیتی و عدم مدیریت درست اقتصاد ایران نیست؟

کارشناس اقتصادی توضیح داد: چرا مسوولین یک بار به صورت جدی نمی نشینند به مردم توضیح دهند که تورم چگونه ایجاد شده است؟ آیا صرف اشاره به ارقام نرخ تورم که هر روز بالاتر می رود کافی است؟ آیا بیان این ارقام و عادی سازی آن برای جامعه باعث از بین رفتن تورم می شود؟ یا اتفاق بزرگتری مخفی نگاه داشته می شود؟ از بین رفتن تولید!

میثم رادپور کارشناس و تحلیلگر مسائل اقتصادی در خصوص راه های فرار از پاسخگویی نسبت به کاهش ارزش پول ملی، از دست رفتن قدرت خرید مردم و از بین رفتن تولید توسط برخی مسوولین گفت: با پیچیدن نسخه های دستوری برای بورس و بازارهای دیگر تلاش می کنند اینگونه عنوان کنند که اقتصاد آنگونه که گمان می رود در تب و تاب نیست، در کشوری که زمینه مساعد برای تولید ایجاد نشده و هر روز کار غیر تجاری و غیر مولد افزایش می یابد و هزینه های مختلفی به کسب و کارها تحمیل می شود که منجر به از دست رفتن تولید می شود قطعا اینگونه آمار سازی ها چندان ارزشی ندارد.

کارشناس و تحلیلگر مسائل اقتصادی افزود: رشد منفی تولید ناخالص داخلی و منفی تر شدن مدام آن، ناشی از کاهش تولید است که ارزش را از بین می برد به طوری که دائما منجر به کاهش رفاه و قدرت خرید مردم می شود. حال باید به این پرسش، پاسخ داد در چنین وضعیتی آیا مردم نباید به مسائل اقتصادی اعتراض کنند؟


کارشناس و تحلیلگر اقتصادی کاهش قدرت خرید مردم و افزایش اعتراضات اجتماعی را نتیجه بی توجهی به کسب وکار و تولید دانست ودر این باره افزود: دولت های قبل نیز به خوبی می دانستند عدم توجه به کسب و کار چه عواقبی دارد. وقتی محیط کسب و کار و تولید نا امن است و تولید روند نزولی دارد با آمار سازی و اتکا به آمارهایی شبیه صندوق بین المللی پول نمی توان امیدوار بود اقتصاد رو به رشدی داریم چرا که شاخص های اقتصادی بسیار گویاست مثل نرخ تشکیل سرمایه ثابت که نزدیک به یک دهه است روند نزولی بیشتری را تجربه می کند. پایه سرمایه در کشور رو به نزول است و صاحبان کسب و کار حاضر نیستند حتی به اندازه استهلاک خود سرمایه گذاری کنند، بلکه آن را حفظ کنند.

رادپور در این باره توضیح داد: در چند سال اخیر ریسک دیگری نیز به مجموعه کسب و کارهای کشور اضافه شده است عدم ثبات نرخ ارز و افزایش مدام نرخ ارز، بلکه به خاطر آثار ناشی از جا به جایی ریسک های تجاری وضعیت تجارت خارجی؛ صادرات و واردات را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. دولتی که مدعی است ارز ۴۲۰۰ تومانی فروخت و از گیرندگانی که بعد از کسب این ارز فساد کردند شکایت نکرد و بانک مرکزی که طلا و سکه فروخت بدون اینکه مالیاتی بدهد آیا می توان انتظار داشت در سایر وجوه مدیریت اقتصاد، سیاست گذاری درستی داشته باشد؟ به نظر می رسد دولت اعتبار خود را از دست داده است و دولتی که نمی تواند فضا مناسبی برای کسب و کارها فراهم کند مجبور است آدرس غلط به مردم بدهد و نقص مدیریت را بهانه کند. جالب این است که نقص مدیریت از این دولت به آن دولت می رسد و هیچ دولتی قادر به استفاده از مدیران نخبه نیست تا این توجیه گرفته از آنها گرفته شود که حتی مانند عراقی که ده ها بحران سیاسی و داخلی و خارجی دارد قادر به کنترل تورم ۵ درصدی نیستند؟

کارشناس و تحلیلگر مسائل اقتصادی معتقد است تا زمانی که نسخه هایی برای اقتصاد پیچیده شود که بی توجه به کسری دولت و هزینه های بزرگی است که دولت به بازار تحمیل کرده نمی توان برای اقتصاد کاری کرد. هزینه بزرگی که به کشور، اقتصاد و مردم تحمیل شده که هیچگاه برای رفع آن کاری صورت نداده اند حضور تفکری که حاضر است کشور را در معرض ریسک های جدی قرار دهد به خاطر مسائلی که ارزش اقتصادی ندارد. این مساله ویران کننده است بنابراین به هیچ ترتیب نمی توانیم امیدوار باشیم با حاکمیت این تفکر در کشورکوچک ترین پیشرفتی کنیم، بلکه دائما اقتصاد در حال پسرفت است، پس فقیرتر شدن مردم اتفاقی نیست چرا که رویکرد در سیاست خارجی در روابط با کشورهای دیگر تغییر نکرده و دور شدن از دنیا روز به روز اقتصاد و تجارت ما را تحت تاثیرات منفی قرار می دهد.

رادپوربا تاکید براینکه مدیریت سیاست خارجی و تنش های بین المللی برای بازگشت به محیط امن اقتصادی لازم و ضروری است، گفت: اگر روابط خارجی ما با جهان بهبود یافت آن زمان مشکلات یک به یک در مسیر حل شدن قرار می گیرد. آن زمان مشکلات نظام بانکی حل می شود. اقتصاد دولتی و قیمت گذاری دستوری که مشکلات بسیاری برای کشور ایجاد کرده حل می شود. تا زمانی که محیط کسب و کار و فضا سرمایه گذاری درکشور امن نشود و روابط خارجی بهبود نیابد هیچکس حاضر نیست در فضای ناامن سرمایه گذاری کند. مساله بحران اعتماد به مدیریت اقتصادی و اقتصاد ایران آنقدر جدی است که نه تنها در ایران سرمایه گذاری خارجی نمی شود بلکه خود ایرانی ها حاضر به سرمایه گذاری نیستند لذا اقتصاد کوچک می شود و سهم مردم هر روز بیشتر از دیروز کمتر می شود و دامنه اعتراضات اقتصادی افزایش می یابد.

۵ آبان ۱۴۰۱ - ۰۷:۴۲
کد خبر: 34580

برچسب‌ها

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha