توبیخ علی دایی، تشویق «ح». «ع»

این ماهیت «ح». «ع» است؛ کسی که از سخنرانی، دادزدن را آموخته و می‌تواند بدون سند و مدرک به مخاطبش بتازد. فارغ از اینکه دانش او درباره شهدای فوتبالیست آن‌قدر نازل است که بسیاری از نزدیکانش هم به این سخنان تاخته‌اند، کسی نیست از او بپرسد اگر شهادت لیاقت می‌خواهد و شهید ۴۰ سال پیش هم قبول نیست، الان پشت میکروفن چه می‌کند و چرا تا به حال در راه جهاد، شهید نشده است؟

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، سجاد فیروزی در روزنامه شرق نوشت: «نگاه نکنید یک فوتبالیستی هم هست زنش چادری است، کسی که آدمی باشد که زنش چادری و دیندار باشد اصلا نمی‌رود دنبال فوتبال!»؛ این جمله‌ای است که چند وقت پیش از قول فردی مطرح شد و سروصداهایی هم به راه انداخت. برای یافتن فردی که چنین نگاه سطحی و کوته‌بینانه‌ای دارد، کافی است عین آن عبارت را در گوگل جست‌وجو کرد و به گوینده‌اش رسید. فردی که اطرافیانش او را شهره به سخنرانی‌های افراطی می‌دانند، تصور می‌کند توانسته برای خودش نامی به هم بزند. پیش‌تر هم در مطلبی، برای جلوگیری از دامن‌زدن به توهم خودبزرگ‌بینی چنین فردی از بردن نامش صرف‌نظر کردیم و حالا هم فقط برای اینکه نیاز است چندین بار به صحبت‌های او ارجاع شود، از نام اختصاری «ح». «ع» برایش استفاد می‌کنیم.

جمله فوق را «ح». «ع» گفته و همان‌طور که عنوان شد آن‌قدر سطحی است که نیاز به واکاوی و بررسی بیشتر ندارد. این اولین باری نیست که او به فوتبالیست‌ها حمله می‌کند و آن‌ها را آدم‌هایی فاسد جلوه می‌دهد که حق بقیه را خورده و پول اقشار ضعیف را بالا کشیده‌اند. نکته عجیب‌تر اینکه تمام وقتش را صرف پیگیری فعالیت مجازی بازیکنان فوتبال می‌کند و بعد به نقد همان نوشته‌های اینستاگرامی فوتبالیست‌ها در سخنرانی‌هایش می‌پردازد. اخیرا هم گفته که دغدغه فوتبالیست‌ها حمایت از مهسا امینی و مردم نیست، بلکه آن‌ها به فکر این هستند که زنان خودشان بی‌حجاب شوند.

جالب آنکه این سخنران افراطی، بین فوتبال و دین هم مرزبندی کرده و به این نتیجه رسیده کسی که سراغ فوتبال می‌رود، دیندار نخواهد بود. حال اینکه تعبیر دین از نظر «ح». «ع» چیست و چه افرادی در دایره دینداری او می‌گنجند، اهمیت چندانی ندارد. کسی که به ایجاد دوقطبی در جامعه کنونی دامن می‌زند و حرف‌هایش را با صدای بلند و البته بدون تحقیق‌وتفحص بیان می‌کند، مشخصا محلی از اعراب نخواهد داشت.

او در جایی دیگر هم درحالی‌که سخنانش از یکی از شبکه‌های استانی به صورت زنده پخش می‌شود، داد می‌زند و می‌گوید: «این فوتبالیست‌ها تا خِرخره می‌خورند، همیشه هم غُر می‌زنند. بالاترین ضریب ثروت را دارند و بالاترین طرفدار و هوادار را دارند، اما یکی از آن‌ها لیاقت ندارد شهید شود، چون شهید زندگی نمی‌کند. فوتبالیست مُصلح اجتماعی نداریم. نگاه نکنید که یک فوتبالیستی هم هست که زنش چادری است، کسی که زنش دیندار باشد اصلا نمی‌رود دنبال فوتبال!». این ماهیت «ح». «ع» است؛ کسی که از سخنرانی، دادزدن را آموخته و می‌تواند بدون سند و مدرک به مخاطبش بتازد. فارغ از اینکه دانش او درباره شهدای فوتبالیست آن‌قدر نازل است که بسیاری از نزدیکانش هم به این سخنان تاخته‌اند، کسی نیست از او بپرسد اگر شهادت لیاقت می‌خواهد و شهید ۴۰ سال پیش هم قبول نیست، الان پشت میکروفن چه می‌کند و چرا تا به حال در راه جهاد، شهید نشده است؟ او فقط نسخه شهادت را برای بازیکنان فوتبال و چهره‌های مطرح سینما تجویز می‌کند.

همان‌طور که عنوان شد، چنین اظهاراتی آن‌قدر پیش‌پاافتاده و فاقد تفکر و تعقل است که نیاز به بررسی بیشتر ندارد و حتی سطح او در حدی نیست که بشود انتقادی هم از چنین اظهاراتی کرد. انتقاد موجود، ولی متوجه افرادی است که به چنین فردی که عامدانه برای دوقطبی و چندقطبی کردن جامعه تلاش می‌کند و جامه می‌درد، تریبون داده و از او حمایت می‌کنند. «ح». «ع» آن‌قدر ادعای بی‌اساس در این مورد داشته که هنوز نهاد و ارگانی پیدا نشده تا مسئولیت صحبت‌های او را گردن بگیرد؛ ولی مسئله اینجاست که اگر این سخنران افراطی به جایی وصل نیست، چرا قدرت و توانی برای برخورد با او وجود ندارد؟ چطور می‌شود فردی را پشت تریبون فرستاد، هزاران نفر را به‌عنوان مخاطب روبه‌روی او نشاند، صدایش را از تلویزیون پخش و در شبکه‌های مجازیِ نزدیک به خود حرف‌هایش را منعکس کرد و وقتی پوچ‌بودن ادعاهایش بی‌اساس ماند، کسی برای بازخواستش پیش‌قدم نشود؟ آیا واقعا «ح». «ع» به جایی وصل نیست؟ اگر پاسخ مثبت است که چرا نهاد مذکور رسما پا پیش نمی‌گذارد و اگر هم پاسخ منفی است، چطور تا فردی نزدیک به طیف مخالف، دو، سه جمله‌ای می‌گوید و انتقاد می‌کند، چندین نهاد و ارگان برای برخوردهای ریزودرشت با او به صف می‌شوند؟

اصلا چرا باید راه دوری رفت؛ چطور در روزهایی که «ح». «ع» به بازیکنان فوتبال می‌تازد، حرف‌های بی‌اساس و توهین‌های زشت می‌کند، دوباره تشویق و صاحب تریبون می‌شود، فوتبالیست باسابقه‌ای، چون علی دایی در فرودگاه بازخواست شده، پاسپورتش توقیف می‌شود و او را برای معرفی به دادگاه می‌فرستند؟ علی دایی چهره‌ای است که بیش از ۹۰ درصد علاقه‌مندان دنیا، فوتبال ایران را با اسم او می‌شناسند؛ ولی آیا «ح». «ع» را مردم محله کناری‌اش می‌شناسند؟ چطور پای برخورد با علی دایی، چهره بین‌المللی و پرافتخارترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران که می‌رسد، اجازه نمی‌دهند دقیقه‌ای بگذرد و در همان فرودگاه برای توبیخش اقدام می‌کنند، اما سخنرانی افراطی که مدام در چندقطبی‌شدن جامعه می‌دمد، حاشیه امنیت داشته و توان برخوردی با او وجود ندارد؟

تفاوت صحبت‌های علی دایی با «ح». «ع» به خوبی شخصیت‌ها را هویدا می‌کند؛ اسطوره سابق فوتبال ایران در تیم مردم ایستاده و اخیرا به دلیل آنکه نوشته به جای برخورد با مردم ایران، مشکلاتشان را حل کنید، بازخواست می‌شود؛ ولی «ح». «ع» راه دین و فوتبال را از هم جدا کرده، عجیب‌ترین تهمت‌ها را به همسر بازیکنان فوتبال می‌زند و در عین شگفتی خودش را آماده می‌کند تا در تریبونی جدید، حمله‌ای تازه به طیفی مشخص طراحی کند. به راستی وقتی علی دایی، علی کریمی و بسیاری از چهره‌های مردمی فوتبال ایران مشغول دستگیری از درماندگان، سیل‌زدگان و زلزله‌زده‌ها بودند، «ح». «ع» کجا بود؟ مشغول طراحی حمله به بازیکنانی که می‌خواستند در روزهای سخت کنار مردم باشند؟

آیا «ح». «ع» آمار یتیم‌خانه‌هایی را که بازیکنان فوتبال ازجمله علی دایی و علی کریمی به آن‌ها کمک کرده و می‌کنند، دارد یا مثل نام‌بردن سه چهره اقتصاددان، از پاسخ درمی‌ماند و درخواست برخورد با پرسشگر را می‌کند؟ این‌ها پرسش‌هایی است که ذهن مردم را آزار می‌دهد؛ دوگانگی‌ای که برای آن پایانی نیست. آیا «ح». «ع» از افرادی است که کسی به حرف‌های بی‌اساسش رسیدگی نمی‌کند، اما با چهره‌ای مردمی و بین‌المللی مثل علی دایی در فرودگاه، بدون فوت وقت، برخورد می‌شود؟

۲۴ مهر ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۹
کد خبر: 34154

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha