صادقی:خلق تصمیمات آنی نشان‌دهنده بی‌برنامگی سازمان بورس!

کارشناس  بازار سرمایه گفت: ممنوعیت قانون نوسان‌گیری وقتی به یک باره تبدیل به قانون شد بسیاری از نوسان گیران بزرگ بازار از بازار خارج شدند، همین اتفاق باعث شد شاخص کل حمایت ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار واحدی را از دست بدهد و این عدد به مقاومت تبدیل گردد.

گروه بورس پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، این روزها بورس نه تنها برای سهامداران بازار سرمایه بلکه برای همه ی کسانی که در این بازار سرمایه ای ندارند و حتی یک بار هم درباره بورس تحقیقی نکرده اند مهم شده است چرا که بورس مثل سایر بازارها بر اقتصاد کشور و بر روند سرمایه گذاری های اقتصادی تاثیر می گذارد. بورس که از ابتدای سال با آزاد سازی سهام عدالت پذیرای مردمی بود که از این بازار هیچ شناختی نداشتند امروز هم از تازه واردان پذیرایی می کند و تعداد فعالان بورسی به ۲۰ میلیون نفر رسیده است اما مدیریت غیر اصولی و بی برنامه و دست های پشت پرده ای که زیان های بزرگی به تازه واردان زد موجب کمرنگ شدن اعتماد مردم به این بازار شده است، لذا مدیران بورس و دولتی ها تلاش می کنند تا به نحوی آب رفته را به جوی برگردانند اما دریغ از اینکه برخی تصمیمات به عدم اعتماد و ایجاد ترس از بازار دامن می زند. قاسم صادقی؛ کارشناس بازار سرمایه و  مدیر آکادمی رویال بورس دراین گفت‌وگو به برخی از موضوعاتی که کاهش اعتماد سرمایه گذاران را در پی داشت اشاره کرده است.

تاثیر تصمیمات خلق الساعه و یک شبه بر بورس چیست؟

دخالت در هر بازاری قاعدتا آن بازار را از روند طبیعی خارج می کند و حتی به شوک های بزرگی در بازار منتهی می شود. شوک هایی که در بازار سرمایه اتفاق می افتد گاهی مثبت و گاهی منفی است اما آنچه که تا کنون به عنوان تصمیم و برنامه برای بازار سرمایه ما گرفته شده چون تصمیمات یک شبه و آنی و بدون  تفکر و تامل بوده منجر به تاثیرات منفی شده و ذهن سهامداران را با انباشت های منفی نسبت به بازار پر کرده است. وقتی تصمیمات به یک باره و به صورت آنی توسط مدیران بورس یا دولتی ها گرفته می شود نشان دهنده این است که هیچ هماهنگی و برنامه ریزی دقیقی برای تصمیمات اعلام شده صورت نگرفته که یک باره و یک شبه بدون تامین زیر ساخت ها و شرایط لازم بیان می شود. این موضوع شوک های منفی به بازار تحمیل می کند که منجر به افزایش ترس و نگرانی سهامداران تازه وارد به بورس می شود و شوک های جدیدی که در بازار اتفاق می افتد مانند داستان ممنوعیت نوسان گیری بازار را با التهاب ها و چالش‌هایی رو به رو می کند.

چون از قانون ممنوعیت نوسان گیری گفتید روی این موضوع هم نظر مثبت است هم منفی، تحلیل شما از تصویب این قانون در بورس چیست؟

 ممنوعیت قانون نوسان گیری به صورت روزانه در کل قانون خوبی است اما نباید به یک باره اعلام می شد بلکه باید به تدریج در بازار اتفاق می‌افتاد، به این دلیل که وقتی چنین تصمیمی به یک باره تبدیل به قانون و مصوب می شود بسیاری از نوسان گیران بزرگ بازار، یکسری ازحقوقی ها و  بزرگان بازار که کلاً کار آنها در بورس نوسان گیری است در آن برهه از بازار خارج شدند، همین اتفاق و قانون بود که باعث شد ما  حمایت ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار واحد در شاخص را از دست بدهیم و زیر این عدد سقوط کنیم و حالا این عدد برای ما یک مقاومت محسوب می شود. اما قانون ممنوعیت نوسان گیری در کل قانون  خوبی می تواند باشد اما همان اوایل تصویب باید از بازار حمایت صورت می گرفت تا آن دو سه روز هیجانی را تجربه نمی کردیم، اما متاسفانه حمایت آنچنانی صورت نگرفت و تزریق پول به سهم های بزرگ مثل خودرو هم اتفاق نیفتاد که بازار به رنج مثبت کشیده شود و منجر به صف های فروش پی در پی نشود.  به هر حال کلیت قانون نوسان گیری خوب است برای اینکه در بلند مدت منجر به آن می شود که نوسان گیران کمتر در بازار فعالیت کنند و افراد کمتری در بازار برای معامله های چند دقیقه ای و چند ساعتی ورود می کنند، دراین صورت تعادل بیشتری بر بازار حاکم می شود.

مدیریت بورس در ماه های اخیر را با توجه به ورود سهامداران خرد چگونه ارزیابی می کنید؟

در مورد بحث فضا و جو حاکم بر بورس روندهای انجام شده نشان می دهد مدیران سازمان به هیچ وجه عملکرد خوبی در ماه های اخیر نداشتند، آنچه در دو ماه اخیر اتفاق افتاد ماحصل روندها و تصمیمات غلط مدیریتی مدیران بورس است که در اثر کنترل نکردن فضا و جو حاکم اتفاقات ناخوشایندی را در بورس رقم زدند. متاسفانه مدیران بورس شناخت خوبی از مخاطبان خود در بازار ندارند مخاطبی که به تازگی وارد بورس شده و اطلاع دقیقی از تحلیل تکنیکال و بنیادی ندارند و فقط به قرمزی و سبزی تابلو نگاه می‌کند، قاعدتاً با مشاهده صف های فروش سنگین توسط حقوقی ها و اینکه کسی جلوی حقوقی ها را برای فروش نمی گیرد این ذهنیت برای آنها ایجاد می شود که باید در صف فروش قرار بگیرند و اتفاقات تلخی در بازار ایجاد می شود، اگر مدیریت خوب بود این همه به یک باره شاهد اصلاح در بازار نمی بودیم، اصلاح خوب است به شرط اینکه اصلاح در طول زمان بیشتری صورت بگیرد نه در طول دو ماه به یک  باره ۵۰ تا ۶۰ درصد سرمایه مردم از دست برود.

رسانه‌ها تلاش کردند تا آگاهی رسانی بیشتری داشته باشند، آیا عملکرد رسانه‌ها در جوی که مردم عادی وارد بورس شدند قابل قبول بود؟

در کنترل جو حاکم بر بازار سرمایه هم مقداری رسانه ها در آن موضوعات ایجاد شده دخیل بودند، از رسانه ها انتظار می رفت که تلاش بیشتری برای آگاهی دادن به مردم و تازه واردان به بورس داشته باشند. البته آگاهی‌هایی داده شد، خبرهایی منتشر شد که برخی از آن خبرها باعث بی اعتمادی سهامداران شد، کما اینکه بحث حمایت ۱۰ روزه‌ای که قول داده شده بود به هیچ وجه انجام نشد. این  موضوع نشان داد که مدیران به قول های خود عمل نمی کنند و درباره آنچه وعده می دهند قبلا هماهنگی صورت نداده اند، این کار قطعی نیست ولی برای آرام کردن ذهن مردم از این موارد استفاده می‌کنند که البته منجر به بدتر شدن اوضاع می شود، چرا که سهامداران باید حقیقت را روی تابلو ببینند که جلوی حقوقی هایی که در روزهای منفی می فروشند گرفته شود. حقوقی هایی که ملزم به خرید شدند، خرید را به صورت کامل انجام بدهند و به رنج های مثبت بکشند. در پیش گشایش ها این کار را انجام دهند، لذا عمل نکردن به وعده های داده شده و دیدن واقعیت در عملکرد بازار موجب بی اعتمادی هایی شد که فضا و جو حاکم از کنترل خارج شد، مردم هم حق داشتند چرا که داستان چوپان دروغگو اتفاق افتاد.

۲۳ مهر ۱۳۹۹ - ۱۳:۵۵
کد خبر: 2999

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha